کتاب «هر روز زاده می‌شوم»ترجمه محمد حزبایی زاده

هر روز زاده می‌شوم

ترجمه محمد حزبایی زاده

«هر روز زاده می‌شوم»، شامل گفت‌وگویی که روزنامه الحیات با محمود درویش، شاعر فقید فلسطینی نوشته شاعر وناقد لبنانی عبده وازن ،توسط محمد حزبایی زاده به فارسی ترجمه شد و در قالب کتاب منتشر شد.
Ketab- darvish- aks.jpg

المزید ...

ادامه نوشته

محاضرات رمضانیه(7)

تفاهم الزوجین(۱)

۲/۰۹/۲۰۱۰

 

عندما اخترنا «یداً بید نبنی الوطن للغد» شعاراً لمدونتا،کنا نؤمن بهذا الشعار وفی هذا الاطار ولترویج ثقافه التعاون والتفاهم بین افراد المجتمع اخترنا «تفاهم الزوج والزوجه» عنواناً للسلسله من المحاضرات الرمضانیه.

فی هذه المحاضرات بحثنا اسباب عدم التفاهم بین الزوج والزوجه  عند العوائل الاهوازیه.عندها ومن خلال هذا البحث واجهنا الکثیر من المواضیع المهمه جداً فی المجتمع ،من اهم  هذه المواضیع موضوع المراه الاهوازیه وحقوق المراه الاهوازیه ،ولان هذا الموضوع  ما کان موضوعنا الرئیسی لهذه السلسله من المحاضرات،مع التاکید بلزوم الحوار حول هذا الموضوع المهم، تخص العمل لوصول المراه الاهوازیه لحقوقها الی جهتین:

الاول: یجب علی الرجل الاهوازی ان یکف عن سلب حقوق واضطهاد المراه الاهوازیه، لیس ترحماً بلمراه الاهوازیه بل من اجل الحصول علی مجتمع مزدهر و...

الثانی: وهی المراه الاهوازیه ومکافحه المراه نفسها لاخذ حقوفها فی المجتمع ،لان الحق یوئخذ ولا یعطی، ولدینا الکثیر من النماذج  لکفاح المراه لاخذ حقوقها،فی العالم.

فی اطار موضوع التفاهم بین الزوج والزوجه الاهوازیین ومن خلال الحوارات التی دارت ،وصلنا الی نقاط عده وهنا نذکرها فقط ، واطلب من الاخوه الذی حضروا تلک المحاضرات او باقی القراء والمتخصصین ارسال آرائهم  ومقالاتهم لعنوان المدونه حتی تنشر وتکون المدونه منبراً للحوار حول المواضیع الاجتماعیه والثقافیه الاهوازیه.

 

من اهم الاسباب لعدم التفاهم بین الزوج والزوجه الاهوازیه  هم التالی :

1-     فارغ السن بین الزوج والزوجه

2-     مستوی الثقافی او الدراسی  لزوجین

3-     الامیه عند الزوجین

4-     عدم وجود التوعیه حول الثقافه الجنسیه

5-     نشوء الغیره عند الزوجین

6-     جهل الزوج والزوجه بالقوانین والتشریعات الکافله لحقوقهم

7-     الزواج التقلیدی(سیطره الاعراف والتقالید الموروثه علی الزواج)

8-     تدنی مستوی النموالاقتصادی

9-     افتقار المجتمع من مراکز الارشاد الاسری

10- الفهم الدینی والمذهبی الخاطیء(الغرور المذهبی)

11- عدم التعاون او تقسیم امور المعیشیه فی البیت

12- عدم اهتمام الزوجین بجمالیهما

13- عدم وجود روابط مبنیه علی العواطف والرومانسیه بین الزوج والزوجه

 

سنکتب حول هذا الموضوع بالحلقات الاتیه  من  سلسله محاضرات رمضانیه

 

 

استانداری خوزستان :تعطیلات عید فطر در خوزستان 3 روز شد

۳ ایام عطله بمناسبه عید الفطر فی الاهواز

الخبر بالفارسی نقلا عن وکاله مهر للانباء

اهواز - خبرگزاری مهر: استانداری خوزستان اعلام کرد به مناسبت عید سعید فطر روز های روزهای 20 و 21 شهریور ماه 1389 در خوزستان تعطیل است.

به گزارش خبرگزاری مهر در اهواز، با عنایت به تقاضای عموم مردم خوزستان و درخواست استاندار خوزستان و موافقت رئیس جمهوری، روزهای شنبه و یکشنبه مصادف با 20 و 21 شهریور ماه 1389 تعطیل اعلام شد.

 با توجه به تعطیلی روز عید سعید فطر در روز 19 شهریور ماه که مصادف با روز جمعه می باشد، مجموع تعطیلات عید فطر با احتساب پنجشنبه که در خوزستان تعطیل می باشد به چهار روز افزایش یافته است.

موضوع تعطیلی سه روزه عید سعید فطر به تازگی نیز در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح شده است ولی احتمالا اجرای آن به سال آینده موکول خواهد شد.

استان خوزستان در سال های قبل نیز از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بوده است و دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آنها برخوردار است.

 

 

شبح آسفالت و بتون شهر تاریخی "عسکر مکرم" را تهدید می کند

خبرگزاری مهر:شبح آسفالت و بتون شهر تاریخی "عسکر مکرم" را تهدید می کند

 

به گزارش خبرنگار مهر کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند دلیل اصلی وقوع این حادثه از این رو است که نه تنها حریم واقعی برای شهر باستانی عسکر مکرم که در فاصله 40 کیلومتری شوشتر واقع است تعیین نشده بلکه هیچ گونه کاوش و گمانه زنی به منظور شناسایی هرچه بهتر این شهر نیز از سوی سازمان میراث فرهنگی صورت نپذیرفته است.

طرح ساخت شهر رامین که درست در محوطه شهر تاریخی عسکرمکرم واقع شده است از ده سال پیش تاکنون برای اسکان سرریز جمعیت شهر اهواز در دست بررسی بود که به دلایل فراوان و از جمله وجود معارض اجرایی نشد. اما در سالهای اخیر در قالب طرح مسکن مهر و رفع معارض موجود قرار است وارد فاز اجرایی شود.

طغیانهای فصلی رودخانه گرگر، کشاورزی غیر علمی و بی رویه در این محوطه، بارش باران، نبود حضور دایم یگان حفاظت، ایجاد شیارهای عمیق ناشی از شخم زدن و حضور دائمی حفاران غیرمجاز که ناشی از نامشخص بودن گستره " عسکر مکرم " است موجب تخریبهای پی در پی آن شده است.

 من اجل التعرف الاکثر اقرا نزهه المشتاق فی المزید

ادامه نوشته

شاعر الرصیف

هذا المقال نقلاْ من مدونه العصابه و وکاله انباء الکتاب الایرانیه

مجید زمانی أصل  ،من ابنأ العرب ولد فی مدینة الأهواز عام 1958 . تلقی تعلیمه بمدارس هذاه المدینه . کتب فی الصحف المحلیة و الرسمیة. یعمل موظفاً فی بلدیة الأهواز. کتب الکثیر من المقالات النقدیة عن بعض شعراء العالم ک : بورخیس و لورکا و نیرودا و نزار قبانی و باثا و ...الخ. نشر أول مجامیعه الشعریة بعنوان "عابر بکی بدلاً عنی" عام 1978 و الثانی فی عام 1997 بعنوان " مزامیر الرصیف" والثالث فی عام 1998"حلم فی المرآة". الرابع«قصائدالخمسینیات» والسادس«أنامن عشیرة الریاحین». نشرت معظم القصائده فی الصحف و الدوریات و المجلات. تأثر زمانی أصل کثیراً بمدرسة السریالیین و تناغمت روحه مع قصائد ایلوار و بریتون و أراغون ولا سیما لورکا الشاعر الاسبانی الشهیر. و من الجدیر بالذکر فأن میوله تجاه الشعراء الاسبان کانت لدرجة قال عنه الشاعر الفقید منوشهر أتشی : «هو ابن الاندلسیین و یا لیته ولد فی غرناطة»

المزید...

ادامه نوشته

ندوه حول المثقف-رمضان 2009

النقاط المذکوره فی المقال تعد من اهم النتائج اللتی حصل علیها بعد سلسله محاضرات رمضانیه لسنه ۲۰۰۹  فی الاهواز 

۱۱/۰۸/۲۰۱۰

ندوه حول المثقف

المحاضر:الدکتور سید جعفر الموسوی(ابوطه)

خصوصیات المثقف(لتبدیل افکاره للواقع):

1-لایکون منفصل عن نفسه:

والمقصود هنا من النفس هم المثقفین، یعنی لا یکون مغرورا ویکون دائماً فی حاله اخذ وعطاء مع المثقفین الاخرین فی المجتمع فاذا انقطع هذه الاتصال قد تصبح کارثه فی المجتمع لان:

أ‌) لم تکن موسسات حکومیه تدعم تثقیف المجتمع

ب‌)  قلت عدد المثقفین الاهوازیین

ت‌) وجوب البحث عن طاقات جدیده فی خلایا المجتمع او تقویه وتجدید طاقات المثقفین الضعفاء

2-المثقف یکون فاعل ولا ینفعل:

العاده القاتله والمرض یمکن ان یتبدل الی سرطان عند المثقف هو تعوید النفس علی منهج غیر صحیح مثلا  تعوید النفس غلی القبیله وهذا یبقی المثقف متصل مع المجتمع فی التطبیق ومنفصل عنه فی التفکیر

3-یجب ان یکون المثقف مرشداً:

فرق المثقف مع السیاسی هو ان المثقف یقنع الناس بافکاره ام السیاسی یجبر الناس علی ذلک فالمثقف ینور المجتمع ویقوم بواجب ارشادی اتجاه المجتمع

4- وایضاً علی المثقف ان یکون هادی غیر مهتدی:یعنی هو یوجه المجتمع ولیس المجتمع یوجه المثقف

ازمه المثقف الاهوازی والمجتمع:

یمکن تقسیم المجتمع فی هذا الاطار الی ثلاثه فئات:

أ‌)     الفئه الواعیه: المهتمه بلتعامل مع المثقف وهی فئه نسبتها قلیله

ب)فئه المعادیه للمثقف:وهم لا یفهمون من وماهو المثقف ولدیهم مشاکل نفسیه اتجاه المثقف  و ینقسمون الی فئتان هم رجال ... وشیوخ  بعض القبائل ، هذه المجموعه یجدون المثقف تهدیداً علی مقامهم ویعادون المثقف من اجل ذالک و مجموعه من افراد المجتمع الجوعانین الذین یرحلون خلف مصالحهم(اطماعهم) ایضاً یمکن یعدوا من هذا الفئه.

ج)الفئه الثالثه وهی فئه عامه الناس الذی یریدون کل شی جاهز لهم واحیانا حتی لا یقبلون بالشی الجاهز(المقصود من الشی هو انتاج الثقافی من قبل المثقف)

تحدیات المثقف:

1.  تحدی المثقف مع نفسه: لا یکون لدیه مسافه بعیدا مع الحدث

2.  الماده والاقتصاد وسیله ولیس هدف

3.  استدارج فی متاهات سیاسیه واجتماعیه:

 لا یدخل المثقف السیاسه الا عن طریق الثقافه یعنی علی المثقف ارشاد السیاسی فی نفس الوقت یحتفظ بالفاصله بینه وبین السیاسی  واکبر ظلم علی المجتمع ان السیاسی یستثمر المثقف لمصالحه  وانجرار المثقف خلف السیاسی امر غیر مقبول وغیر صالح

4.  مواجه المجتمع: یجب علی المثقف ان یتعامل بطرق الصح مع مکونات المجتمع حتی المکونات الغیر صالحه منها مثل القبلیه.

 قبل تفلیش المکونات مثل القبلیه یجب تاسیس  موسسات مدنیه بدیله لها  ،لان اذا فلشنا القبیله قبل تاسیس الموسسات هذه کارثه بالنسبه للمجتمع ، یعنی فی ذلک الوقت لیس لدینا مکون للمجتمع

الاهواز-رمضان 2009

 

خوزستاني‌ها 188 كتابخانه كم دارند

آخر تصریحات رئیس العمرانی لدائره المکتبات العامه فی ایران:

۰۹/۰۸/۲۰۱۰

ايبنا:خوزستاني‌ها 188 كتابخانه كم دارند

 
براي رسيدن به وضعيت مطلوب بايد تا پايان برنامه پنجم توسعه (سال 1394) 188 كتابخانه جديد در استان خوزستان ساخته شود._
مديركل امور عمراني نهاد كتابخانه‌هاي كشور با اعلام اين خبر به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: اكنون اهالي خوزستان به 137كتابخانه عمومي دسترسي دارند. اين تعداد بايد تا پايان سند چشم‌انداز 20 ساله به 415 باب برسد.

اميرهاشم قوانلو افزود: بر اساس نقشه توسعه عمراني، بايد تا پايان برنامه پنجم تعداد كتابخانه‌هاي استان خوزستان به 325 باب برسد. براي تحقق اين امر به همكاري فرمانداران و خيران استان نياز داريم.

وي همچنين گفت: فضاي مطالعاتي فعلي اهالي خوزستان بايد تا پايان برنامه پنجم با رشد سه برابر به 244 هزار و 459 متر مربع برسد. ضمن اين كه بايد زيربناي كتابخانه‌هاي اين استان تا پايان سال 1404 به 6463 هزار و 759 متر مربع افزايش يابد.

قوانلو افزود: به ازاي هر 100 نفر جمعيت خوزستان، فقط 5/1 متر مربع فضاي مطالعاتي داريم كه اين فضا بايد به 2/5 متر مربع برسد. .....
 

 

اللغه العربيه

محاضره حول اللغه العربيه

۰۹/۰۸/۲۰۱۰

الفرنسی ارنست رينان :«اللغه العربيه بدات فجاه علی غايه الکمال وهذا اغرب ما وقع فی التاريخ البشر فليس لها طفوله ولا شيخوخه»

 

اقراء النص الکامل ... المزید

ادامه نوشته

عزت نفس

 قصه قصیره من الاخ قاسم منصور آل کثیر انتشرت قبل اقل من شهربن بموقع عصر ایران بللغه الفارسیه ننشرها فی المدونه.

مع الشکر الجزیل الی الاخ قاسم منصور الذی ارسل لنا هذه القصه القصیره و تمنیاتنا لکل الاهوازیین الذین یبدون بما یشعرون علی الاوراق و یسعون لکتابه معاناه البشر.

غروری بزرگ در جسمی کوچک

۰۷/۰۸/۲۰۱۰

با اینکه چند روزی از آن اتفاق نمی گذشت اما بسیار فکرم را درگیر خودش کرده بود .

همین دو سه روز پیش بود، داشتم از خیابان 24 متری به سمت فرودگاه می رفتم .با دوستم بودم، سوار بر یک زانتیا.

در مسیر داشتیم در ارتباط با فقر گفتمان می کردیم ....

ادامه مطلب در المزید

صید الشباب فی اوقات الفراغ

صید الشباب فی اوقات الفراغ

تاریخ : ۲۵/۰۷/۲۰۱۰

مساء کل یوم عندما اسیر فی طریق الواصل الی البیت اشاهد عدد کبیر من الشباب ،یمضون اوقاتهم الفارغه فی الشارع، البعض منهم یتمشی والبعض الاخر جالسین جنب الشارع وبعد انتهاء موسم الدراسی تکاثرت هذه الجموع واصبحت بشکل تکتلات فی الشارع لایرون ما یلهیهم او یستثمر اوقاتهم الفاراغه التی باتت اطول فی هذه الفتره.فالفئه الاکثر نشاطاً وحیویه یخاطرون بارواحهم ویمضون وقتهم بریاضه کره القدم علی طریق العام ،المزدحم بالسیارات والدراجات الناریه ، التی الثانیه ایضاً اصبحت وسیله لللهو وتمضیت الوقت وحولت الشارع الی ساحه سباق ،حیث بعض من الشباب المحبین لهذه النوع من الریاضه لا یرون مکاناً غیر هذا الشارع العام لتخلیه طاقاتهم المتعالیه.

اما المخاطر التی تحیط بهولاء الشباب لا تنتهی بهذا بل یجاورهم الکثیر من یبیع ویروج المخدرات بکل انواعه، حیث تعود السکان بوجود هذه الفئه، فمتی ما تخرج الی الشارع تلاقی عدداً من الافراد الذی یبیعون المخدرات علاناً فی الشارع وعندما تسالهم عن سبب بیعهم للمخدرات ،یاخذون عدم وجود فرص العمل،حجهً لبیع هذه السموم.

فتصورت ،بل لا، لقد رایت الکارثه بعینی، حیث شباب فی سنین مختلفه ولدیهم الکثیر من الاوفات الفراغ،کل یوم ولعده ساعات یتجاورون مع بیاعین لمخدرات وهذه البیئه الخصبه لترویج المخدرات عندها تذکرت احد الامثال الشعبیه الاهوازیه الذی یقول«امنون الشحمه عند البزونه» ،فالشحمه هو الشاب المراهق والبزونه هم بیاعین المخدرات والبیئه الخصبه لترویج ذلک.

هنا یجب ان نعرف مدی اهمیت الاهتمام بالشباب وملیء اوقاتهم الفارغه واهمیت انشاء موسسات تهتم بهذا الامر وتکون مسئولهً امام المجتمع حیث فی الکثیر من البلدان العالم تاسست الکثیر من الموسسات الحکومیه والغیر حکومیه لملیء او حتی استثمار هذه الاوقات وحتی اکثر من ذلک وتاسست منظمات عالمیه  کمنظمه العالمیه لاستثمار وقت الفراغ فی العلوم والتکنولوجیا  تهتم باوقات الفراغ عند الشباب وتسثمر ذلک، لان کما یقول الامام علی« الشغل مجهده والفراغ مفسده ..»  

 

 

جائزه عیلام الثقافیه لسنه 2010

جائزه عیلام الثقافیه لسنه 2010

اقیم یوم امس الاثنین حفل جائزه عیلام الثقافیه برعایه موسسه المعلم بمدینه الاهواز وخصصت هذه الجائزه لسنه 2010 لشعر والادب ولتکریم الشاعر الاهوازی الکبیر ملا فاضل السکرانی.

الکلمه الرئیسیه و الاطول وقتاً کانت للدکتور عادل   الحیدری  وفیها تکلم  عن الشعر والشعر الشعبی عند ملا فاضل السکرانی وخصوصیات اشعار هذا الشاعر الکبیر ،ثم اشار عن سرقه اشعار شعراء الاهواز وانتساب هذه الاشعار  لشعراء بعض من البلدان العربیه واکد علی ضروره توثیق  اشعار الاهوازین وطباعه الدواوین لشعراء الاهواز وایضا فی اطار دراسه شامله حول الشعر الشعبی فی الاهواز طلب من کل شعراء الاهواز ازدیاده باشعارهم  الشعبیه لیتم دراسته حول الشعر الشعبی الاهوازی وبشر الحضور بکتابه ثلاثه مجلدات حول الشعر الشعبی فی الاهواز وایضاً اوعد الحضور بطبع کتاب یحتوی علی 6000  بیت وزن واحد فی اطار قصیده واحده لاحد شعراء الاهواز وایضاً تکلم الدکتور عادل الحیدری حول دار الحویزه لطبع والنشر وقال ان هذه  الدار تاسست قبل عامین ولاسباب مادیه لم تتمکن من طبع ونشر کتاب واحداً حتی الیوم.

ثم تکلم الاستاذ مهدی بن الملا فاضل السکرانی  الشاعر المبدع صاحب وزن المهداوی لشعر الشعبی ، بکلمه قصیره حول ابیه واشعار هذا الشاعر الکبیر.

ثم  تکلم الاستاذ صلاح سالمی حول الشعر الفصیح والشعر الشعبی  وخصوصیه اشعار  الملا فاضل السکرانی وایضا قراء ابیات من اشعار من الشاعر ملا فاضل السکرانی.

بعد ذلک کان دور الفن والفنان المبدع سعید سیاحی  حیث قدم اغنیه باللغه الفصحی من کلمات الشاعر عبدالعزیز حمادی.

من ثم تکلم عن مدینه الفلاحیه الاستاذ ولید البوناصر واکد علی دور التاریخی لهذه المدینه کعاصمه للحکم وایضا للادب والشعر وایضا تکلم حول شخصیه ملا فاضل السکرانی واشعاره.

بعد ذلک مقدم الحفل ابلغ الحضور  اعتذار الدکتور عباس عیاسی الطائی علی عدم حضوره وقراءه کلمه الدکتور حیث مدح الملا فاضل السکرانی واسمها بابو الشعراء و هو الذی تشرف به لقب الملا، وایضاً قدم قصیدهْ للدورق ولملا فاضل السکرانی وشعراء الدورق والاهواز.

فی نهایه الاحتفال قدمت جائزه عیلام لسنه2010 لشاعر الکبیر ملا فاضل السکرانی بعد ذلک تکلم الملا فاضل السکرانی وایضاً سمع الحضور بعض من ابیاته الجملیه .

من الامور التی کانت ملفته للنظر حضور جمع کبیر من المثقفین والشعراء وعامه الناس من مدینه الاهواز وباقی المدن حیث کانت القاعه مکتضه بلناس ومئات من الناس لم تجد مکاناً داخل القاعه.

فی النهایه یجب ان اشکر کل الاخوا القائمین علی هذا الاحتفال ای موسسه المعلم.

 

الابداع(1)

 

الابداع فی اللغه یعنی اختراع الشیء لاعلی مثال وایضا یاتی مترادفاً للابتکار والابتکار هو الابداع ،کما ان التفکیر الابتکاری هو التفکیر الابداعی ولا نجد فرقاً یذکر بینهما ویقول سمیث:«ان العملیه الابداعیه هی التعبیر عن القدره علی ایجاد علاقات بین اشیاء لم یسبق ان قیل ان بینهما علاقات» وایضاً هافل یری ان الابداع«هو القدره علی تکوین ترکیبات او تنظیمات جدیده».

ویرون البعض ان الابداع هو ابتکار شی غیر موجود مسبقاً او استحداث طریقه جدیده لعمل شیء ما او تطویر طریقه جدیده فی النظر الی الاشیاء او استبدالها بطریقه اخری.

للابداع بیئتان توثران علیه، الاولی بیئه الانسان الداخلیه التی تخص التفکیر وقوه التحدی والحماس لدی الفرد و... اما البیئه الاخری، بیئه المجتمع الذی ینمو فیه الفرد وتشمل البیئه الاجتماعیه والاقتصادیه والسیاسیه وبیئه المدرسه والجامعه و... .

نماذج من الابداع عند الاهوازیین:

فی السنوات القلیله الماضیه وبعد ظهور الموسسات المدنیه علی الساحه الاهوازیه کثرت الاعمال الثقافیه والاجتماعیه ومتزامناً مع کثرت الاعمال ومن اجل الاعتلاء الکیفی لهذه الاعمال ایضاً کثُر التفکیر الابداعی والاعمال الابداعیه لدی الاهوازیین.

للنموذج ابتدع الاهوازیین الاستفاده من کلمه(نخوه) «یعرب» عند اطلاق الهوسات فی مراسم الفرح والعزاء والاعیاد و... بدلاً من باقی المسمیات، وبهذه الکلمه الواحده المبدع عبر عن الکثیر من افکاره وعند اطلاقها تُطرح مفاهیم کثیره مثل:

1-اطلاق هذه الکلمه تعنی الاعتراض والاحتجاج والرفض لکل انواع التعصبات القبلیه

2- عند اطلاقها تدعو الی الاتحاد ولم الشمل

3-وایضاً اطلاق هذه الکلمه تبین وتذکر الانتماء القومی والثقافی لدی الاهوازیین وتشجع الاهتمام باللغه العربیه و..

وایضاً من النماذج الاخری للابداع، الابداع الفنی عند الفنانین والمطربین الاهوازیین وایضاً الابداع فی الساحه الادبیه والشعر مثل ابداع وزن المهداوی للشعر علی ید الشاعر المبدع مهدی بن ملا فاضل السکرانی و....


 

المراجع:

لمحات عامه فی التفکیر الابداعی ـ د.عبدالاله ابراهیم الحیزان

العمل التطوعی بین شباب الاهواز

 

العمل التطوعی بین شباب الاهواز

 

الشباب هم عصب الأمة , فهم أمل الحاضر , وأحلام المستقبل  بل أن أحد المهتمين بأمور الشباب قال " إن الشباب نصف الحاضر , وكل المستقبل" وقال آخر "إذا أردت أن تعرف مصير أمة مستقبلاً ,فانظر إلى حال شبابها".

إن الشباب في أي مجتمع أو أمة هو المستهدف الأول من قبل، من لایرید ازدهار وتنمیه المجتمع ،لذا لابد من تكاتف الأسرة , والمدرسة , والمسجد , والمجتمع , والجامعة , والدول , والموسسات الغیر حکومیه بسائر أشكالها الاهتمام بذلك الشاب , وأن يشغل حيزاً كبيراً من اهتماماتهم , فكل هولاء مسؤولون عن الشباب , وسوف يسألون في الدنيا والآخرة

فالشباب ثروة بشرية تفوق في قيمتها أي ثروة أخرى والاهتمام بهذه الثروه ضرورا تحتمها مصلحة الفرد الشاب , ومصلحة المجتمع الذي ينتمي إليه وایضا هذه الاهتمام هی ضرورة اقتصادية تنموية لمجتمعنا.

 

 

خصائص مرحلة الشباب

 

تتميز هذه المرحلة بسمات وخصائص خاصة يمكن أن نوجزها في الآتي:

·        يصل إنتاج الفرد في هذه المرحلة إلى ذروته , وتعتبر هذه المرحلة بحق مرحلة العطاء والتنافس وإرساء قواعد الخير.

·        تصبح قدرات الفرد العقلية في هذه المرحلة قابلة للتعليم والإدراك.

·        تتسم هذه المرحلة بزيادة التفكير في أمر المستقبل وزيادة القدرة التعليمية والمهنية.

·        ميل الشباب إلى الكسب المادي وتحسين أوضاعهم الاجتماعية والاقتصادية.

·        الاتجاه الفعلي للاشتراك في مشروعات الإصلاح الاجتماعي والخدمة العامة بعد إدراك حاجات المجتمع.

·        الميل الكبير نحو القراءة والمغامرة.

·        الميل إلى التأمل

·        احتياجه لتنظيم وقت فراغه.

·        الميل إلى الاستقلالية والإحساس بالذات.

 

العمل التوعی بین الشباب:

العمل التطوعي :" هو عمل يقوم به فرد أو منظمه أو مؤسسة رسمية أو غير رسمية بصورة منظمه من غير مقابل  , أياً كان العمل وفي أي زمان ومكان , سواءً كان بصفة مستمرة أو مؤقتة"

اتخذ العمل التطوعي فی الاهواز منذ القدم أشكالاً مختلفة حيث بدأ بالجهود الفردية ثم العائلية فالقبيلة حتی وصل الی تنظیم هذا العمل من خلال تاسیس الموسسات الثقافیه والاجتماعیه قبل سنوات و واجهه اقبالاً من قبل الشباب فی ذلک الوقت وازدهر هذا العمل .... بعد ان تعطلت کثیر من الموسسات اثر ذالک اتجهه بعض الشباب الذین لا یرون موسسه لاحتواء اعمالهم التطوعیه، الی العمل التطوعی الفردی،والبعض الاخر تجمدت اعمالهم التطوعیه واصبحت هناک ازمه فی المجال التطوعی علی اثر تجمید اعمال التطوعیه ومن جهه اخری عدم وجود جهه لجلب شباب جدد الی هذه المجال ، فالبعض من الشباب الذین حتی الیوم لم یشارکوا فی العمال الموسسیه لا یعرفون کیفیه العمل التطوعی والدخول الیه.

إن العمل التطوعي أحد الأسس الهامة للنهضة الشاملة في شتى جوانب الحياة , والعمل التطوعي لاينفك عن أفراد المجتمع ومؤسساته المختلفة باعتباره علامة بارزة لتكافل المجتمع وتآزره فهو ميدان واسع يشتمل على مظاهر متعددة فهو قوة محركة للمجتمع تنبع من داخله وتقوم على جهود أفراده وجماعته ومؤسساته لمواجهة نهضته وتطوره وتقدمه من جانب ومن جانب آخر علاج لمشكلاته وآلمه وجراحه في أوقات الرخاء والشدة والقوة والضعف

الشکل الاول:

ویُقصد به مجموعه من الاعمال التی تمارس من قبل الموسسه (او الفرد) وینطبق علیها شروط العمل التطوعی ولکنها کاستجابه لظرف طاری او لموقف انسانی او اخلاقی، و یُمارس هذه العمل لغایات ثقافیه او اجتماعیه.             

اما الشکل الثانی :                                                                            

وهو من اشکال العمل الموسسی التطوعی فیمثل العمل التطوعی الذی لا یاتی  استجابه لظرف طاری بل نتیجه تدبر وتفکر، مثاله الایمان بفکرتنظیم الاسره وحقوق الاطفال باسره مستقره وآمنه وکثیر من هذا النوع ،فاعضاءالموسسه یتطوعون للحدیث عن فکرتهم فی کل مجال وکل جلسه ولا ینتظرون اعلان محاضره لیقولون رایهم بذلک و یطبقون ذلک علی عایلتهم ومحیطهم.

ان المتتبع للشان الاجتماعی فی کثیر من الدول یجد ان الموسسات التطوعیه هی ذات السبق فی التصدی لکثیر من الامراض الاجتماعیه التی باتت تورق الدول وعلی سبیل المثال مشکله المخدرات وسبل معالجتها والشباب والفراغ ،الفساد الاخلاقی،محاربه بعض العادات والتقالید القدیمه السییه،حقوق الانسان،البییه،السلام والکثیر من الشوون الانسانیه الاخری

ومن أبرز اهتمامات العمل التطوعي مايلي:

1.    تعزيز الانتماء والمشاركة الاجتماعية لدى الشباب .

2.    تنمية قدرات الشباب ومهارتهم الشخصية والعلمية والعملية.

3.    التعرف على جوانب القصور , ثغرات النظام الاجتماعي والمؤسسي في المجتمع.

4.    إعطاء الشباب فرصة للتعبير عن آرائهم وأفكارهم في القضايا المهمة للمجتمع.

5.    يوفر للأفراد فرصة المشاركة في تحديد أولويات المجتمع والمشاركة في اتخاذ القرارات.

         6 . يوفر للشباب فرصة طرح إبداعاتهم وابتكاراتهم                                                              

 

قيم يجب أن تنمى في شبابنا

 

·        الابتهاج بمعرفة الحقيقة :  في زمن كثرت فيه التضحية بالحق والحقيقة من أجل تحقيق مصالح دنيوية صغيرة .إن نصرة الحق ونشره وتقريره من المهمات الكبرى في هذه الحياة

·        الشعور بالمسؤولية :  شعور المرء بالمسؤولية تجاه نفسه وأهله ومجتمعه من القيم الجوهرية , إذ أن من أهم سمات الانسان الحر أنه يملك حساسية فائقة نحو الواجبات المترتبة عليه , ونحو استخدام الإمكانات المتاحة له.

·        التمييز الحقيقي :  إذا نظرنا في حياة السواد الأعظم من الناس لوجدنا أنهم أشخاص عاديون , أو هم أنماط مكررة للنموذج السائد في البيئة .

·        روح الفريق :  من طبيعة التقدم الحضاري أن يوجد الكثير من الأعمال التي لا يمكن إنجازها إلا عن طريق المجموعات والفرق والمؤسسات.

 

 

المراجع :

عزوف الشباب عن العمل التطوعي- الباحث: فايق سعيد علي الضرمان 

التخلف الدراسی بین شباب الاهواز

التخلف الدراسی بین شباب الاهواز

یعد العزوف عن الدراسه والانقطاع عنها من الظواهر المتزایده بین الشباب فی مجتمعنا ،فبعض من الشباب المتخرج فی المرحله المتوسطه بعزف عن مواصله تعلیمه الثانوی وبعض من الذین یواصلون تعلیمهم الثانوی لایکملونه.وتلوح الظاهره اکثر ،بعد المرحله الثانویه اذ یتزاید العزوف عن متابعه الدراسه الجامعیه ومن اهم الاسباب التی تدفع بالشباب الی العزوف عن التعلیم ومواصله الدراسه المهنیه والنظریه الی مراحلها العلیا هی:

1-انقطاع الصله بین مایتلقاه الطالب من علوم ومعارف وبین حیاته العملیه. حیث لایری فیما یتعلمه ما یسهم فی اعداده للحصول علی مهنه المستقبل فکثیر من الدروس الذی یاخذ الطالب فی مدارسنا هی لیس لها ای استفاده فی المجتمع یعنی لا یدرس ما یربط هذه الماده به الحیاه الیومیه ودور تعلمها فی تطویر المجتمع بشکل عملیه.

2- عدم تفاعل الطالب مع التخصص الذی یدرسه لعدم رغیته فیه او میوله الیه ولکنه اجبر علی الدخول فیه لعدم توفیر الفرصه امامه لتحقیق رغباته ومیوله، فیحصل نوع من التفرد بین الطالب وما یدرسه یودی بالتالی الی فشله واخفاقه وبالتالی ترک الدراسه تماماً .فللمثال کثیر من الشباب فی مجتمعنا بدلایل تخص الدعم و... لا یحصولون علی الدراسه فی فروع الریاضیات او المعاهد وقسم الاعظم من الطلاب اجباراً یختارون فرعین لا غیرهم وهم فرع العلوم الانسانیه والفرع علم العمل(کاردانش) الذی الثانی یتطلب دخول مدارس غیر حکومیه وهذه الاسباب کلها تجتمع حتی لا ینسجم الطالب مع التصص وهذا یودی الی الانقطاع عن الدراسه اما فی الثانویه اما فی الجامعه.

3- عدم وجود توجیه البناء من قبل اخصائین المدارس لمساعده الشباب فی اختیر التخصص المناسب لمیوله وقدراته مما یودی التخبط فی اختیار التخصص.الاخصائین الذین یتواجدون فی کل المدارس الثانویه وعملهم الوحید هم توجیه الطالب لاختیار الاختصاص لا یعملون بصوره علمیه فهم حسب درجات الحاصله من بعض الدروس ینظمون قائمه لکل طالب تمیز الفروع التی یجوز لطالب ان یدرس فیها عن غیرها مع العلم ان لا یأخذ برأی الطالب فی التخص الذی خصصه له والمولم هو عدم اجازه الطالب فی الدراسه بفروع التی لا یجوزها الاخصائی له حتی فی المدارسه الخاصه.

4-عدم وجود توجیه المفید من قبل الاهل لمساعده ابناءهم فکثیر من العوائل لا یهتمون بتخصص الذی سیدرسه اولادهم و حتی اکثر من ذالک فالبعض لا یبدون اهتمامهم فی ترک اولادهم الدراسه وحتی یشجعونهم علی ترک الدراسه والسیر فی العمل عاجلاً فمن منظارهم لیس للدراسه مستقبلاً.

5-کثیر من الشباب یرکزون علی حصول الشهاده فقط دون اقامه وزن للتعلیم وفی السنوات الاخیره فی هذه الاطار ولتشجیع الشباب علی هذا الاسلوب تأسست الکثیر من الموسسات او امراکز التعلیم الغیر حکومیه وتعطی الشهاده مع العلم عدم وجود التعلیم الکافی لهذه الشاهدات .لذا تجد الکثیر من الشباب یترکون مقاعد الدراسه متی ما فشلوا فی الحصول علی الشهاده او متی ما توفرت لهم الظروف التی تجعلهم یستغنون عنها.

6- طول الفتره الزمنیه التی یقضیها الشباب فی التعلیم مما یودی الی استعجال بعض الشباب فی تکوین انفسهم والحصول علی المال،فتجده یترک الدراسه متی ما توفرت له فرصه عمل او للبحث عن عمل یدر علیه دخلاً مادیاً.

7-ما یلاحظه الشباب من المعناه التی یعانیها اخوانهم خریجوا الجامعات فی الحصول عل ی الوظائف.من اهم الاسباب التی تودی للوصول الی هذه الحاله ازدیاد الفساد الاداری وایضاً تورید اشخاص بنفس المواصفات من مناطق اخری لملاء الفرض العمل فی المنطقه وعدم الدعم اللازم لتوفیر الحمایه لخریجوا الجامعات من اجل خلق العمل لانفسهم وللاخرین ایضاً.

8-عدم وجود الوعی العام باهمیه التعلیم مما یساهم فی عدم الاهتمام به وبالتالی الانقطاع عنه ، فاهم الوسائل لتوعیه الشباب هی القنوات التلفزیونیه والرادیو والجراید و.. وعدم اهتمام (اوعدم وجود)هذه الوسائل فی التعلیم واهمیه ومناهج التعلیم یودی الی عدم التوعیه ونتیجه کل هذه واسباب اخری ازدادت الامیه بین کثیر من الشباب، فیشبون جهلاء لا یقدرون علی تمییز الخیر من الشر والفضیله من الرذیله والنافع من الضار وهذا ما یریدونه، من لایریدوا مصلحه الشعب.

المراجع:

انحراف الشباب-المولف خالد الجریسی

بمناسبه یوم البیئه العالمی( بمناسبت روز جهانی محیط زیست)

 

آلودگی محیط زیست:

الودگی هوا:

1.      الودگی صنعتی مثل کارخانجات

2.        الودگی طبیعی مثل گردخاک

 

 

الودگی توسط زباله ها:

1.      الودگی توسط زباله های اشاعی مثل زباله نظامی(شیمیایی)-زباله ی شهری مثل تشعشع از خطوط حامل برق با ولتاژبالا

2.        الودگی توسط زباله یی که انسان تولید میکند مثل بطری-شیشه-فلزات و...

 

 

 

الودگی بصری(بینائی):

1.      بنای ساختمان ها جلوی مناظرمثل رودها ودریاها

2.      پلاکاردها وپارچه های تبلیغاتی رنگارنگ

 

الودگی اب:

1.        ابهای شیرین:رودها وابهای زیر زمینی توسط فاضلابها وپسماند کارخانه ها

2.      الودگی اب دریاها در اثر استخراج نفت و برخورد کشتیها و..

 

الودگی خاک:

1.        شور شدن خاک در اثرسرازیر کردن ابهای شور به ان مثل نیشکر

2.        بیابانی شدن

3.      استفادره مفرط از مواد شیمیایی زراعی

 

الودگی صوتی:

1.        اتومبیلها

2.        قطارها

3.        هواپیماهها وفرودگاهها(احداث فرودگاه دردرون شهر)

4.        کارخانجات

5.      الودگی صوتی افراد در اماکن شلوغ

 

 

البیئه

تعریف البیئه:

هو اجمالی الاشیلء التی تحیط بنا وتوثر علی وجود الکائنات الحیه علی سطح الارض متضمنه الماء والهواء والتربه والمعادن والمناخ والکائنات انفسم، کما یمکن وصفها بأنها مجموعه من الأنظمه المتشابکه مع بعضها البعض لدرجه التعقد والتی تحدد بقائنا فی هذا العالم الصغیر والتی نتعامل معها بشکل دوری.

انواع البیئه:

  1. بیئه طبیعیه: والتی تمثل فی :الماء-الهواء-الارض(التربه وامناخ والمعادن)
  2. بیئه اجتماعیه:وهی مجموعه القوانین والنظم التی تحکم العلاقات الداخلیه للافراد الی جانب الموسسات والهیئات السیاسیه والاجتماعیه
  3. بیئه صناعیه:ای التی یصنعها الانسان من:قزی-مدن-مزارع-مصانع-شبکات

مکونات البیئه:تشتمل علی ثلاث عناصر

1.       عناصرحیه: ا)عناصر الانتاج مثل النبات ب)عناصرالاستهلاک مثل الانسان والحیوان ج)عناصر التحلیل مثل فط او بکتریا الی جانب بعض الحشرات

2.       عناصر غیر حیه:الماء والهواء والشمس والتربه

3.       الحیاه والانشطه التی یتم ممارستها فی نطاق البیئه

تلوث البیئه:

تعریف التلوث:

التعریف البسط هو «کون الشی غیر نظیفاً» اما التعریف الاکثر دقه وعلمیه هو:«احداث تغییر فی البیئه التی تحیط باکائنات الحیه بفعل الانسان وانشطه الیومیه مما یودی الی ظهور بعض الموارد التی لا تتلائم مع المکان الذی یعیض فیه الکائن الحی ویودی الی اختلاله»

اسباب التلوث البیئه:

الانسان هو السبب الرئیسی والاساسی فی احداث عملیه التلوث فی البیئه وظهور جمیع الملوثات بأنواعها المختلفه.

 

انواع التلوث:

1-      تلوث الهواء 2-التلوث بانفایات 3- التلوث البصری 4- تلوث المیاء 5- تلوث التربه 6-التلوث السمعی

 

1.       تلوث الهواء : المقصود من تلوث الهواء وجود المواد الضاره به مما یلحق الضرر بصحه الانسان فی المقام الاول ومن ثم  البیئه التی یعیش فیها یمکن تصنیف  ملوثات الهواء الی قسمین:مصادر طبیعیه مثل العواصف الرملیه والمصادر الصناعیه وایضا اثارهذا النوع من التلوث هی:الامراض الرئه-الصدریه-الجهاز العصبی و.. وایضا تاکل المواد المستخدمه فی البنیه

2.       التلوث بالنفایات: تقسم الی قسمین:الاولی مخلفات النشاط الانسانی مثل الورق-رماد-معادن –زجاج و.. واثارها الروائح الکریهه-ظهور حشرات مثل الذباب والناموس والفئران وتکاثر المیکروبات التی تسبب امراض . القسم الثانی هی النفایا الاشعاعیه التی هیه بدورها تقیم الی قسمین النفایا العسکریه مثل الکیماویات و.. والنفایا المدنیه مثل نفایا الاشاعیه التی تصدر عند تولید الکهرباء و..

3.       التلوث البصری:وهو تشویه لای منظر تقع علیه عین الانسان یحس عند النظر الیه بعدم الارتیاح مثل سوءالتخطیط العمرانی واللافتات المعلقه فی الشوارع او اقامه مبانی امام المناظر الجمیله واخفائها(البحر او الانهار)

4.       تلوث المیاه:هی تلوث المیاه العذبه(الانهارو...)وتلوث المیاه البحریه مثل قصورخدمات الصرف الصحی و التخلص من مخلفات الصناعیه بدون معالجتها و... اثارها امراض الکولیرا-التهاب الکبدی الوبائی-الملاریا-الکلیه والاضرا بالثروه السمکیه و...

5.       تلوث التربه:مثل تملیح التربه-وجود ظاهره التصحر –استخدام المبیدات والکیماویات علی نحو مفرط-تجریف اراضی الزراعیه و.... واثارها نقص المواد الغذائیه اللازمه لبناء الانسان والنمو انقراض مجموعات نباتیه وحیوانیه-....

6.       التلوث السمعی:وهی الاصوات التی مصدر ازعاج لنا ولانرید سماعها مثل اصوات وسائل النقل(السیارات-سکک الحدید-الطائرات)- اصوات اجتماعیه(الحیوانات الاهلیه مثل الکلاب-اصلاح السیارات-اصوات الاشخاص)-اصوات صناعیه(المصانع-اماکن العمل ) واثار هذا النوع من التلوث :فقدان السماع-التوتر العصبی-الاصابه بالصداع والام الراس و....

 

استشيروهن وخالفوهن!!!

استشيروهن وخالفوهن!!!

من سبي بابل وملكة سبأ ونفرتيتي، كانت المرأة شاء الرجل أم لم يقبل جزءاً مباشراً أو غير مباشر في صناعة الوجود البشري وتقدم الإنسانية. وإن كانت النساء في الحقبة قبل الأبوية لم يخترعن حق الأمومة رغم امتلاكهن ما يسمح بذلك فقد اخترع الرجل ذلك تاركاً "حقوق الأب" تؤثر على مفهوم الحق نفسه باعتباره بدأ كمفهوم سلبي يعطي للرجل ويحرم المرأة.

يعكس القرآن قسمة السراء والضراء الطبيعية بين الجنسين قاسماً مسؤولية الخطيئة الأولى في نزول الإنسان إلى الأرض بين آدم وحواء. ولم تنجح كل الأيديولوجيات الأبوية الطابع في الصمود أمام الواقع البشري الذي جعل من المرأة، ككائن اجتماعي وطرف أساسي في الشأن العام، وكم كنت أسخر من جملة "استشيروهن وخالفوهن" التي يكررها أئمة الاستبداد وأنا أقرأ دور المرأة في التكوين الثقافي والذهني عموماً لعمالقة البشرية.

بالرغم من أن معظم القوانين المدنية العربية تستند على مبدأ المساواة بين الجنسين إلا أن التمييز ضد المرأة يعود بالدرجة الأساسية إلى التنشئة الاجتماعية التي ترتبط بأنواع من السلوك السائد في المجتمع العربي المحافظ، هذه التنشئة تعطي للذكر كل الصفات الحميدة وتظهر الإناث في مرتبة أدنى وتسعى إلى حملهن على قبول هذا الوضع باعتباره من الأمور المسلم بها حيث تؤكد هذه الأدوار في الأسرة والتعليم الرسمي والإعلام. هذه التنشئة تحد من قدرات المرأة وإمكاناتها ومهاراتها وتضيق من قدرتها على الاختيار أيضاً وعلى المشاركة الإيجابية في التنمية وحركة التطور في المجتمع. ولقد تبين أن النساء يتعرضن بشكل عام لعنف أسري ومجتمعي واسع دون أن تكون هذه الممارسة ضد المرأة موضع مؤاخذة أو مساءلة لأنها لا تعتبر جريمة، ويقبلها المجتمع باعتبار أنها سلوك لازم لإعداد الإناث لدور مستقبلي حيث تبقى المرأة تحت وصاية الرجل وقوامه مهما كانت سنها ومركزها الأسري والعملي.

الموروث الاجتماعي والثقافي:

في مجتمعنا العربي تغرس الكثير من المفاهيم التحيزية ذات الترجيح لصالح الرجل وما يمكنه للسير بعيدا في مستوى التسلط وطغيانه على المرأة، ويسود السلوك السلطوي في بيئتنا العربية بعامة والأسر بشكل خاص، فالأب التسلطي المهيمن يمثل نموذجاً للسيطرة والذي يعتبر كافة أفراد الأسرة نموذجاً للخضوع، ويرتبط بالسلطوية الموروث الاجتماعي الذي يظهر في تفضيل إنجاب الذكور على الإناث الأمر الذي يزيد من فرص العنف لا سيما إذا كان المولود أنثى، وعموماً ثقافة المجتمع السائدة التي تمجد سلطة الأب وسلطة الذكر تفتح المجال للعنف وبخاصة عنف الرجال على النساء لأنهن الأضعف، ونتيجة لتدني مستوى التعليم وانتشار الأمية والفقر والأمراض فأن الكثير من القوى المجتمعية تستغل ذلك التفسير الخاطئ للدين في توظيفه وتبريره للعنف ضد المرأة بل ويجري في العديد من الحالات تجاهل تلك النصوص الدينية الصريحة والواضحة لصالح حقوق المرأة، بل ويتم الاسترشاد بالعادات القديمة.

وفي مجتمع محافظ  تنتشر فيه السلطة الأبوية ويحرم فيه إفشاء الأسرار العائلية كجزء من خصوصية الأسرة لا يجب أن يطلع عليه الغرباء حتى لو تضرر أحد أو بعض أفراد الأسرة من جراء ذلك، لذا نجد أن موضوع التمييز والعنف يحاط بقدر من التكتم والخصوصية وهذا يؤدي إلى معاناة المرأة في صمت وبالتالي تغييب موضوع التمييز والعنف من التداول الرسمي وبالتالي غياب المؤسسات القضائية والاجتماعية التي تهتم بضحايا العنف في المجتمع.

 في مجال عمل المرأة بالرغم من ممارسة المرأة لحقها في العمل إلا أن النظرة لها كأنثى لم تتغير. وأصبحت تدفع ثمن أنوثتها في كل أدوارها الاجتماعية. إذ مازالت المرأة تعاني تمييزا كبيرا على أساس النوع في حصولها على الفرص الاقتصادية وتمكينها الفعلي اقتصاديا. ففي معظم البلاد لا تزال المرأة محرومة من التحكم في صنع القرار أو المشاركة على المستوى الرأسمالي والقروض والملكية.

كما أننا نجد أن مجتمعنا العربي  يميل لإيجاد مبرر للزوج، الأخ، الأب عندما ينتهكون حرمة الأنثى فقد يتّخذ أحياناً وسائل كالترهيب أو اللجوء لأساليب الغاية منها إلغاء شخصية المرأة أو التقليل من قدراتها العلمية والجسدية مما يعرقل تطورها ويقضي على فاعلية دورها في المجتمع. ويمكن بلورة العوامل التي تؤدي إلى انتشار التمييز و العنف ضد النساء لعدة أسباب أهمها:

1.     انتشار الأمية بين صفوف النساء.

2.     جهل الكثير من النساء بالقوانين والتشريعات الكافلة لحقوقهن وللسبب الأول علاقة كبيرة بالسبب الثاني.

3.  سيطرة الأعراف والتقاليد الموروثة وبناءً عليها يتعامل الرجل مع المرأة بل أحياناً كثيرة تتعامل المرأة نفسها مع هذه الأعراف والتقاليد وكأنها واجب أو قدر مكتوب عليها الخضوع له.

4.  تدني مستوى النمو الاقتصادي وخاصة في المناطق الريفية والقرى والنواحي البعيدة عن العاصمة والمدن الرئيسية.

5.     غياب السياسيات والبرامج المتصلة بالعنف ضد المرأة.

6.     عدم معاقبة مرتكبي العنف ضد النساء والفتيات.

7.     الافتقار لمراكز الإرشاد الأسري لتمكين النساء والفتيات من اللجوء إليها.

8.     غياب الآليات المؤسسية التي تمكن من الإبلاغ عن حالات العنف الواقعة عليهن.

9.  الافتقار إلى الموارد المالية لإنشاء المؤسسات التربوية للنساء والفتيات اللاتي تعرضن للعنف وتمويل البحوث المتعلقة بالمشاكل الخاصة بالعنف ضد المرأة.

10.  غياب الإشراف والرقابة على تطبيق التشريعات والقوانين المتعلقة بالمرأة والطفل.

11. كل تلك التناقضات مع بطء التغيير في أساليب التنشئة الاجتماعية وتدهور معدلات النمو الاقتصادي وزيادة حدة الفقر وارتفاع معدلات البطالة واستمرار التمييز لصالح الذكور، كل هذه العوامل أدت إلى زيادة الشعور لدى المرأة بعدم الأمان والشعور بالدونية والقهر.

12. والسؤال الذي يطرح نفسه هنا هل يمكن لنشيطات حقوق الإنسان في ظل هذا الوضع المحافظ في الوطن أن يعملن بمعزل عن الحركة العالمية لحقوق الإنسان؟

لا تنفصل قضية النضال من أجل حقوق الإنسان وقضية حقوق المرأة في صلبها عن مسارها الدولي، فقد أصبحت حركة حقوق الإنسان حركة عالمية تتخطى الحدود الجغرافية وتتواصل عبر القواعد الأساسية التي حددتها المواثيق الدولية المتعددة.

وقضية حقوق الإنسان يجب ألا تكون  معزولة عن التيار العالمي وهي وإن كانت لها عقباتها المعوقة  وتعقيداتها الخاصة لأبدو أن تتأثر بالمناخ الدولي وتستفيد منه بعد أن أصبح لخطاب حقوق الإنسان خاصة في السنوات العشر الأخيرة موقعه المؤثر وأولويته في مجال العلاقات الدولية بشكل لم يسبق له مثيل.

 

أن معركة النساء من أجل حقوقهن تعد من أصعب معارك التغيير في العالم العربي، ومعركتهن في الدفاع عن حقوق الإنسان في نقاطها الساخنة مثل حرية المعتقد وسلامة الجسد أصعب من معركة الرجل، ومن الضروري التذكر دائما أن نضالهن ليس حقوقياً فقط وإنما تنويري يهدف لوقف عملية تدنيس الوعي.

 

 

 

 

من : نشيطات حقوق الإنسان بين الواقع المؤسسي والحقوقي

 

المراه اللتی تهز السریر بید و تهز العالم بید اخری

المراه اللتی تهز السریر بید و تهز العالم بید اخری


کلام جمیل نسمعه کثیرا و لدیه مصادیق عده فی کثیر من الشعوب فی العالم ،فی تاریخ تقدم ای شعب نجد جانبا مهما منه یختص بالمراه . نری ان اکثر الشعوب اللتی تقدمت علی مختلف الزوایا تاثرت کثیرا بنسائها.
فی الواقع ان المراه هی البنیان الاساسی لدی المجتمعات و هی اللتی تعین مدی وصول الشعوب الی امالهم.
کثیر من عامه الناس یتصورون بان الرجل هو اللذی لدیه اکثر تاثیرا علی المجتمع فی حال ان المراه هی الانسانه اللتی تعمر و تبنی المجتمع من جذوره. فالعمل الجذری الذی لدیه التاثیر الاکبر و الافضل و او بالاحری تاثیر الوحید هو بید هذه الانسانه.
تاثیر الرجل فی کثیر من الاحیان یکون تاثیر مرحلی و مقطعی فی حال نشهد العکس تماما من المراه .
الشعوب التی ترید ان تصل الی امنیاتها و اهدافها علیها ان تعمل من اجل اعتلائ مکانه المراه فی داخل مجتمعها .
اذا اردنا ان نتکلم حول المراه الاهوازیه فیکون الکلام اصعب فانها تعانی من کثیر من المشاکل اللتی تکاد ان تجعل المرئ ان یبکی علی مدی مظلومیتها . السوال المهم اللذی یطرح نفسه هو ما الدور اللتی تقیم به المراه الاهوازیه من اجل تنمیه المجتمع و هل تنمیه المجتمع من اهتماماتها اصلا؟وهل المسئول الاساسی عن التاخر الشعب العربی الاهوازی هو الرجل ام المراه؟ اذا اردنا ان نعطی مسئولیه کبیره بهذا الحجم الی المراه وان نحاسبها علی ما قامت به فی بنا المجتمع ،ایجابیا کان ام سلبیا، هل مهدنا الطریق لدیها من اجل العمل؟.
اذا لم نمهد الاجوا لدیها کیف نسمح الی انفسنا ان نحاسبها علی ما تقوم به؟
باعتقادی ان الشخص الاهوازی اذا کان یعانی کثیر من الماساه الثقافیه،الاجتماعیه،العمرانیه و... فان المراه الاهوازیه تعانی ضعف ما یعانیه الرجل الاهوازی لانها اضافه علی کل المساه العامه تواجه ماساه الاهمال من جانب شعبها و مجتمعها . فی الواقع ان الوجع الاساسی لدی المراه الاهوازیه هو فی داخلها و اذا لم ینتبه الاهوازیون الی هذه النقطه المهمه سیخسرون کثیرا خصوصا فی عصر المعلومات و الاتصالات فیکون الخاسر الاکبر هو الشعب الاهوازی عامه.

حبیب الدورقی-الاهواز
30/05/2010

ظاهره التعصب وآثارها علی مجتمعنا

 

التعصب تعد اخطر ظاهره علی کل المجامع البشریه وایضا هذه الظاهره لا تستثنی مجتمعنا، فقد غزوه هذه الظاهره المجتمع الاهوازی منذ زمن البعید واستمر هذا الغزو حتی یومنا هذا ومازالت تعد اکبر حاجز امام التنمیه والارتقاء .

بلطبع للماضی السهم الاکبر فی انشاء وتحجیم ظاهره التعصب ،مع ذلک ، ممارسته مکونات المجتمع لانواع التعصب بعلم وبدون علم هو العامل الرئیسی فی تعمیق هذا المرض الاجتماعی فی الحاضر.

تعریف التعصب لغویاً واصطلاحیاً:

یاتی بمعنی الشده واتعصب:اشد وعصب راسه:شده راسه

والتعصب من العصبیه والعصبیه ان یدعو الرجل الی نصره عصبته والتالب معهم علی من یتاویهم ظالمین کانوا او مظلومین.

والتعصب هو التشدد واخذ الامر بشده وعنف وعدم قبول المخالف ورفضه من ان یتبع غیره ولوکان صواب،وکذلک التعصب هو نصره قومه او جماعته او من یومن بمبادئه سواء کانواء محقین ام مبطلین وسواء کانوا ظالمین او مظلومین.

فلتعصبتجویز،تشریع وتطبیق منهج من قبل فرد او مجامع ضد فرد او مجامع ضد فرد او مجامع اخری بهدف التسلط والاعتلاء والامتیاز عن الاخرین.

مظاهر من التعصب فی مجتمعنا:

  1. التعصب الدینی والمذهبی: هو التعصب الذی فرق بین افراد المجتمع من الدین والدین الاخر والمذهب والمذهب الاخر فللمثال التعصب ضد الاخوه الصابئه المندائین فهذا یشکل حاجر کبیر ضد التعایش السلمی فی المجتمع وایضا التعصبات المذهبیه التی ظهرت فی السنوات القلیله الماضیه و ازدادت یوماً بعد یوم.
  2. التعصب السیاسی: التعصب للتیار او الجهه السیاسی التی ینتمی الیه الفرد بالحق او الباطل بذکر محاسنه تیاره وعیوب غیره.
  3. التعصب الفکری: وهو رفض فکر الاخر وعدم قبوله والاستماع الیه وترک التجرد والنصاف فی الحکم علیه والتشدد فی التعامل معه
  4. التعصب القومی: هذا التعصب هو انتصار للقومیه التی ینتسب الیه الفرد ضد الاخره من القومیات.
  5. التعصب القبلی: وهو تعصب افراد قبیله ضد ابناء قبائل اخری وتحقیرهم ونصره القبیله کانوا محقین او مبطلین وقد ینتج من هذا الخلافات القبلیه مواجهات حاده بین القبائل.
  6. التعصب الجنسی: والمقصود من هذه التعصب هو التعصب بین المراء والرجل وماینتج منه بما تعرف بقضیه الشرفو ایضا منه عدم اعطاء الرخصه للبنات للذهاب الی المدارس و...

 

اسباب  ظاهره التعصب:

1.      تضخم الذات(خودبینی)

2.      الجهل والتخلف المعرفی

3.      اعتقاد بمعصومیه وقداسه الشخص او الجماعه التی تنتمی اتنتسب الیه

4.      النقلاق وضیق الافق

5.      الانشاأ فی بیئه عصبیه ضد قوم او قبیله او مذهب... اخر

6.      غیاب اخلاقیات التعامل مع المخالف(العدل والانصاف)

7.      الفهم الدینی الخاطئه

 

آثار ظاهره التعصب علی مجتمعنا:

هذا المرض الاجتماعی المسری ، تسرب فی داخل کل مکونات مجتمعنا وقد اثر علی حیات کل افراد المجتمع من طالب وفلاح وعامل و ... بشکل مباشر او غیر مباشر الذی ذه بدوره سبب فی تزاید نسبت الجرائم والبطاله والجهل والامیه والتشتت.

اما بشکل کلی نقدر ان نقمسه الی قسمین:

الاول: التعصبات التی جذورها من داخل المجتمع ویشجعونها الاخرون بشکل مباشر او غیر مباشر بهدف ازدیاد الخلافات والجهل بین مکونات المجتمعمثل القبلیه و...

الثانی: التعصبات التی لیست لها ارتباط به افراد المجتمع(لیست من داخل المجتمع) بل یستخدومونها الاخرون ضد افراد المجتمع للوصول لاهداف واغراض معینه ومبرمجه .

 

المصادر:

  1. التعصب مظاهر، اسبابه ...-د.عادل الدمخی
  2. التعصب والعنف فکراً وسلوکاً- د.سعید عبداله حارب
    

المرأة التی تهز السریر بید

تهز العالم بالید الاخری

ملخص من تاریخ البروال

ابتداء تاریخ منطقه البروال بین سنه 1345-1335 ه-ش حیث استقر فئه من الفلاح هناک

اول من سکنه هذه المنطقه هم فئه من افلاحین الذی هجروا من مناطق الشرقیه والجنوبیه من مدینه الاهواز و ایضا من قریه المنصوره ومدینه الفلاحیه الی هذه المنطقه وسکنوا کعمال فلاحه قریب من منطقه الزویه فی بیوت من القصب من ثم بعد مرور زمن قصیر انتقلو الی مکانها الحالی حیث عملوا فی الارض واصبحت کلها بساتین و مزارع للحنطه.

ملاک الاراضی:

کل اراضی منطقه البروال کانت من ملک العامریه وکان شخص یدعی شنان العامری یدیر امور تلک الارضی من ثم وبعد مجیء الحکومه انذاک به قانون اصلاح الاراضی تغییرت ملکیت تلک الاراضی باسم عدد من الفلاحین هناک.

تسمیه المنطقه:

فی الدفعه الاولی سکن الفلاحین وعوائلهم قریب من منطقه الزویه الحالیه ومن ثم انتقلوا الی المکان الحالی وتوسعت حتی اصبحت قریه لها وزنها فی الجزء الشمالی من مدینه الاهوازو بمرور الزمان اطلقت اسماء کثیره علی تلک المنطقه ومنها:البروال،الزویه2،زویه البروال،حی منتظری و.... حتی وصلت الیوم الی تسمیه جدیده وهیه حی علی اباد.

اما التسمیه الاکثر رواجاً وذلک الزمان وحتی الان هی تسمیه البروال.

وجه التسمیه:

الکثیر یعتقد ان کلمه البروال اتیه من اسم اول عشیره سکنت هذه المنطقه اما فی الواقع هو لیس کما یعتقدون الکثیر لان:

الاول: الفلاحین الذین سکنوا هذه المنطقه لیس کلهم من تلک العشیره

الثانی:اسم جد تلک العشیر التی اشتهرت باسمه هو عبدالوالی(عبداروالی کما یزعمون) واسم المنطقه هو البروال فلانری ای تشابه بین الاثنین

اما ما هو مصدر تسمیه البروال، البعض یقولون عندما سکنت المنطقه، کانت ارض لم تزرع منذ سنین(بلهجه العامیه صبخایه)وکانت تطلق بلسخریه(المزاح)تسمه «ابرول» علی الفلاحین الذین سکنوها من قبل اهالی المناطق المجاوره لها(الزویه) فتطوره تلک التسمیه واصبحت تسمیه لتلک المنطقه.

اما البعض الاخر یقولون ان اطلقت هذه التسمیه من قبل الفلاحین المجاورین(الزرگان) علی طریقه عمل فلاحین المنطقه فی الحصاد وجمع الحنطه .... فاصبحت التسمیه الرئیسیه للمنطقه.

هذا ملخص من تاریخ المنطقه ارجو من الاخوا الذین عندهم معلومات ادق من هذه المعلومات یرسلونها لنا حتی نعرضها.

زواج القاصر الکل یندد ونحن .....

زواج القاصر الکل یندد ونحن ..... منذ زمن الکثیر یتکلمون وینتقدون زواج القاصر حتی فی اشهر واسابیع القلیله الماضیه کثر الکلام حول هذه الزوج، ماذا یعنی زواج القاصر ومن هو القاصر وماحقوق القاصر وکیف نحمی القاصر ...، اسئله کثیره العالم کله یطرحه ویتحوار حوله وشکلت جمعیات وانطلقت حملات کثیره لاجل وقف هذه الامر، وتقریبا الکل یتکلم عن وجوب حمایه القاصر وامضت حتی تکلمت عن سن القاصر (نعنی هنا من الصرالجنسین الذکر والانثی) فنحن هنا لا ندخل فی تفصیل اکثر حول هذه القضیه فی العالم. المقصود من طرح هذه القضیه دراسه زواج القاصر واثارها علی منتطقتنا وایضاً نسعی ان نتعرف علی اسباب حدوث هذه الحالات ومدی صحه حدوث زواج القاصر فی المنطقه. زواج القاصر تدوال منذ زمن بعید بین القبایل وکان من طبیعه المجتمع فی ذلک الوقت یعنی زواج فی سن الصغیر کان متداولاً عند المجتمعات القبلیه اما مع الاسف الشدید الان وبعد مرور زمن عن هذه النوع من الزواج وتطور حالات الاجتماعیه وحقوق الانسان ولو قلیلاً فی کل انحاء العالم نری ان فی السنوات القلیله الماضیه قدعاد هذه الزواج وبکثافه جداً الی الواجه فی هذه المنطقه. فنری من ناحیه زواج القاصرین فی المنطقه فی السنوات العشر الماضیه صار متداولاً هذه النوع من االزواج وتکاثر عدده حتی من الممکن ان نقول اصبح ثقافه فی بعض العوائل القبلیه والمتخلفه(المقصود من المتخلفه لیس فقط هذه المجال بل کل جوانب التخلف) اما فی الطرف الاخر طبعاً نری زواج القاصرات یتکاثر یوماً بعد یوم وازداد متناسباً مع زواج القاصرین وحتی اکثر من ذلک. تطور زواج القاصرات فی المنطقه علی اثر عقلیه قبلیه وبعض العقلیات مثل عدم انجرار البنت او الشاب (القاصر اوالقاصره)الی الفساد الاخلاقی، حتی حدث قبل اشهر قلیله حادث فرید من نوعه فی المنطقه. قبل اقل من سنتین علی اثر العقلیات المتخلفه حدث زواجا من هذه نوع وتزوج شاباً بل 13 عاماً من قاصره فی سن اقل من الثانی عشر حتی اصبحت ازمه وکبرت هذه الازمه وتولد علی اثر ذلک قبل اشهر ازمات کبیرا واشتملت کل انواع الازمات مثل الفساد الاخلاقی و الاصطفافات القبیله ومن ثم مواجهات قتاله حدثت علی اثر ذلک ولو لاربک لراح ضحیه العشرات من القتلی والمجاریح والمساجین وعلی رغم ان اصبح الهدوء مسیطراً الان اما مع الاسف ما زالت الازمه مستمره ومشتعله فی المنطقه. الکبل یرید یطرح اراء لیوجیب اماالقصود من طرح هذه النموذج هولیس ان اروی روایه او خبربل ارید ان اطرح اسئله کثیرا تدور فی راسی.  من المسئول علی هذه الزواج(القاصر اوالقاصره)... الاب،العائله،...؟ من ثم طرح اسئله اخری:  هل من قانون مدون لهذه النوع من الزواج ؟ واذا کان مدون ما هو مدی تطبیق وفعالیت هذا القانون؟  من الجهه الرسمیه المسئوله عن معاقبه المسئول ؟وهل من عقاب للمسئول؟  هل من جهه ومنظفه انسانی لحمایه القاصر او للجوء القاصر الیه؟  هل نعرف ما عمل الاسعاف الاجتماعی؟وهل حمایه القاصر من عمله؟  ماهو دور المثقف فی هذه المنطقه وباقی المناطق لتنویر وتوعیه المجتمع عن اضرار هذه الزواج(بغض النظر عن الآلیات والامکانیات )؟

جسر الاهواز

hi,hc

الادمان فی امان

فی مقال الاتی سندرس طرق الوقایه من هذه الظاهره الممیته للمجتمع

الادمان فی امان2

الادمان فی امان۲

اسباب تعاطی المخدرات والادمان

الادمان والاسباب السقوط فی اسره:

ان تعاطی المخدرات منحدر زلق خطیر اذا وقع الفرد فی بدایته لابد حتما من الانزلاق الی نهایه المعروفه وهی الادمان .

ظاهره ادمان افراد المجتمع للمخدرات خاصه بین الشباب ظاهره اخطر من غزو الثقافی ،ذلک لان الغزو الثقافی انما یستهدف العقول للنیل منها والسیطره علیها،بینما الادمان وترویج المخدرات بین الشباب انما یهدف الی القضاء علی عقول الشباب وابدانهم فی ان واحد والقضاء علیهما معا ،وهذا امر ان تمکن من نشب اظفاره فی الشباب والمجتمع وافراده العامه ذهب المجتمع وضاع مستقبله.

العاده ان الشخص یتعرف علی المخدرات عن طریق التاجر او صدیق السوء حیث یبداء ای منهما باغرایه بان یمنحه جرعه فهذا تستمر حتی یصبح مدمن.

ویقسم الدکتور کومیوس مراحل الوصول الی الادمان الی خمس:

اولا:الاستعداد لارتکاب الخطا وتوافر مقومات ذلک مثل سهوله الحصول علی المخدرات وعدم احترام الشخص لنفسه

ثانیا: مرحله التجریب وهی مرحله عاده مایقلل من شانها المتعاطی للمخدرات

ثالثا:تمکن المخدرات من الجسم

رابعا:ادمان الحقیقی ومعها یصبح الهدف الحقیقی،فی حیات المدمن فقدان الوعی

خامسا:وهی تترتب علی الادمان وفیها ویحدث التدهور الجسمی والنفسی

تاریخ اساءاستعمال المخدرات:

یقال الفراعنه هم اول من عرف المخدرات فی المنطقه وکان اهمها المخدرات المشتقه من الخشخاش والقنب اما کانت تستعمل فی مجال الطب.اما فی تاریخنا الحدیث فی الدول التی حز فیها التاثیر والتفاعل ورغم تحرر معظم الدول من ربقه الاستعمار والتبعیه ،الا ان الدول المستعمره ابت الاتترک مستعمراتها دون احداث تخلخل فی البیه الداخلیه لهذه الدول فلجات الی غزو جدید من نوع جدید بسلاح سمی غزو المخدرات طبقا لهذه الخطه المحکمه التی خطط لها ذیاب الاستعمار وانتشرت المخدرات بانواعها المختلفه وبکمیات کبیره وغزت اغلب المجتمعات وتبعا ازدادت ظاهره الادمان فی هذه المجتمعات.

اسباب تعاطی المخدرات:

اهم اسباب انتشار المخدرات هی:

آ:اسباب الحضاریه: فهی اسباب المرتبطه بالبیه الاجتماعیه من غیاب القیم الاخلاقیه،وجود فراغ روحی، عدم توافر الوعی،انتشار المخدرات فی المجتمع المحیط بالشباب،عدم تطهیر البیيه من عوامل الانحراف، غیاب الوسایل الترویج،تقصیر بعض المسولیین تجاه تحذیر التعاطی للمخدرات،تقصیر ایمه المساجد نحو التوعیه،ظهور فیه من المواطنین ترید الثراء السریع، التقلید الاعمی ،العطاله

ب:اسباب الاسریه:عدم الوعی الاسراء بخطوره التعاطی،وجود خلافات عایلیه، انشغال الاب باعمال کثیره خارج المنزل لمده طویله،تعاطی الوالدین او احدهما،عدم قیام الاسره بدور الرقیب المباشر علی الابن

ج:اسباب المتعلقه بالمتعاطی:الرغبه لدی المتعاطی فی اقتحام سور الممنوع،عدم الاستغلال الامثل لوقت الفراغه،التخلف الدراسی،وجوداضطرابات نفسیه،مصاحبه رفاق السوء

العوامل التی ساعدت علی انتشار المخدرات فی مجتمعنا:

1.التغییر الاجتماعی السریع:وجود معالم الصناعه مثل البترول و...کثیر من باقی الصناعات فی المدینه وعلی هامش هذه الصناعات دخول مجامع من البشر الیه والنتیجه التابعه لهذا التغییر دخول ثقافات مختلفه فی المجتمع فهذا التغییرات السریعه فی المجتمع تسبب افراد المجتمع عامه والشباب خاصه بتوترات وضغوطات نفسیه واجتماعیه کثیره فهذه الضغوطات تکون دافع للشاب او المجتمع عامه الی البحث عن بدیل او تعویض او تغییر.علی سبیل المثال هو ظهور التسامح علی التدخین الشباب للسیجار وکثیر من التغییرات التی تحصل ناتجه عن هذه التغییرات الاجتماعیه.

2.الترکیبه السکانیه للمجتمع:وهو ان الشریحه العریضه من سکان مجتمعنا هم اطفال وشباب وهذا الفیات هم الاکثر المهددین لتعاطی المخدرات

3.الموقع الجغرافی: ولقد المنطقه اصبحت احد المعابر الرییسیه لتهریب المخدرات الی الخلیج و اوربا و وباقی بلدان

4.ارتفاع المستوی الاقتصادی5.السفر والرحلات خارج المنطقه6.عدم استثمار الامثل لاوقات الفراغ7.النقص فی الامکانات المتعلقه بمکافحه المخدرات8.توفیر المخدرات وسهوله الحصول علیها 9. العطاله:وهی احد اهم اسباب لجوءالشخص الی تعاطی او حتی بیع المخدرات.اذا توفر العمل لکل شرایح المجتمع فهذا یوثر علی تصرفات الاشخاص.

اثار الصحیه لتعاطی المخدرات:

المخدرات لها تاثیر کبیر علی1.العقل2.المخ والاعصاب3.الدم 4.الکبد 5.الانف والاذن والحنجره6.علی الحاله النفسیه: هذا التاثر کبیر جدا حتی ان بعض العلماءالنفس یوکدون ان افضل تسمیه للادمان هی سرطان الوعی7.اثاره علی الطفل

اثار الاجتماعیه لتعاطی المخدرات:

المخدرات لعنه تصیب الفرد وکارثه تحل الاسرته وخساره محققه لوطنه

المتعاطی الذی ینفق ماله علی الادمان للمخدرات لا یکون مقدرا للمسولیه بل هو قدوه سییه وبالتالی ینشاء هولاء الاولاد ولیس لدیهم ای شعور بالمسولیه حیال اسرهم ومجتمعاتهم مستقبلا .واما اضرار المخدرات من الناحیه الخلفیه والکرامه الانسانیه فهی کثیره ،تضییع الاراده الانسانیه وقتل العواطف ،کالحنان والعطف والواجب وهذا یعلل مانشاهد من حالات اعتداءعلی الفتیات وظهور فییات ذوی الاخلاق الساقطه من الفحش ... والمخدرات سبب کثیر من الامراض الاجتماعیه کالسرقه والانحرافات الخلقیه فالمجتمع الذی یقع فریسه الادمان وهو لا مجتمع لانه سیکون بلا کیان وبلا وعی وبلا ابداع.

المخدرات مخطط اجرامی تشارک فیه ما فیا المخدرات فی العالم وزباییه الشیطان فی کل مکان.

الادمان فی امان(۱)

الادمان فی امان(۱)

هذه الدراسه قدمت کدراسه فی احد الندوات فی احد الموسسات وبعد ماقریتها قررت ان انشرها (اذکر هذا الموضوع للامانه فقط )

ظاهره تعاطی المخدرات (الاسباب_الاثار_العلاج)

المقدمه:

المخدرات هی الافه الخطیره القاتله التی بدات تنتشر فی الاونه الاخیره فی کافه المجتمعات بشکل لم یسبق له مثیل ، حتی اصبحت خطرا یهدد هذه المجتمعات وتنذر بالانهیار.

انها تشل اراده الانسان،وتذهب بعلقه وتحیله بهالافتک الامراض وتدفعه فی اخف الحالات الی ارتکاب الموبقات وتبعا لانتشار هذه المخدرات ازدادت حجم التعاطی ،حتی اصبح تعاطی المخدرات وادمانها وترویجها مصیبه کبری ابتلیت بها مجتمعنا فی الاونه الاخیره وان لم نتدارکها ونقض علیها ستکون بالتاکید العامل المباشر والسریع لتدمیر مجتمعنا وتفویض بنیانه ،لانه لا امل ولا رجاء ولا مستقبل لشباب یدمن هذه المخدرات،والخوف وکل الخوف من مجتمع تروج فیه المخدرات،ذلک لان افراد الذین یتعاطون المخدرات یتطور بهم الحال الی الادمان والمرض والجنون، ولیعیشوا بقیه عمرهم_اذا امتد بهم العمر_ فی معزل عن الناس وعلی هامش الحیاه لادور لهم ولا امل فان الادمان انشب مخالب الموت فی عنق المجتمع الی اعماق دامیه،فاصبح یهددها اخطر تهدید،بحرمانها اعز ما تملک الا و هو شبابها، رصیدها فی بناء الحاضر والمستقبل. ان تعاطی المخدرات وادمانها _خاصه بین الشباب_ تعتبر العقبه الکبری امام جهود التنمیه،بسب ما یفرزه الادمان من امراض اجتماعیه وانحرافات.

ظاهره تعاطی المخدرات :

تعریف المخدرات:

المخدرات لغه:....والمخدروالخدر:الظلمه والخدره:الظلمه الشدیده والخادر: الکسلان والخدر من الشراب والدواء:فتور یعتری الشارب وضعف .

اما المخدرات مصطلحا: فلم نجد تعریفا عاما جامعا یتفق علیه العلماءفهناک الکثیر من التعریفات الاصطلاحیه فاما اجمع تعریف اصطلاحیا هو :کل ماده مسکره مفتره طبیعیه او مستحضره کیمیاییا من شانها ان تزیل العقل جزییا او کلیا وتناولها یودی الی الادمان،بما تنتج عنه تسمم فی الجهاز العصبی،فتضر الفرداو المجتمع،ویحظر تداولها او زراعتها او صنعها الا لاغراض یحدد القانون ،وبما لا یتعارض مع الشریعه الاسلامیه .

انواع المخدرات:

المخدرات انواعها متعدده ویمکن تقسیمها وتصنیفها الی مخدرات طبیعیه و مخدرات تخلیقیه .

اولا:المخدرات الطبیعیه:

وهی المخدرات المشتقه من نباتات الخشخاش و القنب والکوکا والقات حیث تحتوی اوراق هذه النباتات او زهورها او ثمارها علی مواد مخدره .

1.القنب الهندی:الحشیش هو مصطلح الشعبی للماده المخدره المتخرجه من هذا النبات،الحشیش او مایعرف بالماریجوانا لیس له ای استعمال طبی و یودی الی اعتلال النفسی قد عرفت الیوم للحشیش اثار تظهر علی متعاطیه من ربع ساعه او اکثر ویسبب الحشیش اضرار عدیده بعضها حتد ویسمی بالتسمم الحاد وعند ما یتعاطی عن طریق الاستنشاق،یودی الی تبلد الذهن،صعوبه التنفس مع الاسهال والرعشه والدموع وقد ینتهی فی بعض الاوقات الامر بالوفاء.

2.الافیون: عباره عن عصاره اللبنیه لخشخاش ویتعاطی المدمنون هذه الماده بطرق کثیره اما للافیون اضرار متعدده منها :تنبیه وقتی للمخ والملکات العقلیه،و الخمول والنوم العمیق وفقد الشهیه، غیر قادر للحرکه وفکره واخطر ضرر هو وقوع المتعاطی فریسه للادمان به وعند التوقف المفاجی عن تناوله تحدث للمتعاطی اثار شدیده مثل اتساع حدقه العین والعطس والرشح والتهیج والارتجاف والتشنجات والام شدیده بالعضلات وهبوط ضغط الدم .

3.الکوکا: من اضرار یصاب المتعاطی بهلوسات بصریه وسمعیه وحسیه واوهام .

4. المورفین:من اهم اثار تعاطیه هی القی الشدید والغثیان وافراز العرق بشده وحکه الجلد واطاله مده الولاده ویبطی النبض ویخفض الدم والمعروف عن المورفین انه مسکن قوی ومسکرو یسبب الادمان .

5.الکوکاین:یقتل من شهوه الطعام وتوسع بوره العین وتسارع فی نظام التنفس وفی ضربات القلب مع ارتفاع ضغط الدم وارتفاع حراره الجسم وتدوم هذه الحاله من ساعه ال ساعتین ثم تختفی النشوه ویظهر تشوش الافکار وهلوسات سمعیه ولمسیه .

6. الکوادیین:یستخلص من الخشخاش .اهم اضراره فی الطویل المده الاضطراب المزاجی،العشا اللیلی،اضعاف الرویه اللیلیه والامساک والاضطرابات التنفسیه و.... 7.الکراک:فالاصل الکراک هی ماده مشتقه من الکوکایین اما الماده المخدره التی تباع فی اسواق المخدرات الایرانیه هی لیست مشتقه من الکوکایین .فی وقتا سابق قد خرج تقریر لموسسه ارتقاء السلامه(الایرانیه)علی ان الماده الموجوده باسم الکراک التی انتشرت بشکل واسع فی ایران هی لیست مشتقه من الکوکایین بل هی ماده مصنوعه من ترکیز عالی جدا یصل الی 10 الی 100 اضعاف من الهرویین وهذا کان نتیجه لفحوص عدیده علی انواع کثیره من الکراک واکد نفس التقریر علی ان السزعه الادمانیه فی الکراک تکون بهذا الضعف من الهرویین وکثیر من الخبراء اکدوا علی ان تعاطی هذه الماده ولو لمره واحده قد تودی الی الادمان.ومن خصایل هذه الماده التی ازدادت من شعبیته هی سرعته تعاطیه وایضا السرعه التاثیر والاحساس بالبهجه والنشوء یکون فی اقل من خمس 10 ثوانی اما عکس الهرویین تستمر هذا البهجه 10 دقایق فقط.وهذه قد یودی المتعاطی الی طلب مره اخری بمده قصیره و...الادمان.ومن اثاره فی قصیر المده زیاده الفرصه فی حدوث نوبه صرع او سکته، تضاعف الاحساس بالسعاده،زوال القلق،نقص الشهیه،زیاده الثقه بالنفس و...واما تاثیراته فی المدی البعیدهی شعور زایف بالعظمه،الاندفاعیهفی التصرف الاجرامی،خوف زاید من موت مرتقب،تغییر الصوت(خشونه)،صعوبه التنفس،اصابه بالانتفاخ الریهواضرار بالغه فی الجهاز التنفسی والکبد،ازدیاد الاحتمال باصابه بسرطان الریه،فقدان الوزن السریع جدا،الجنون،الجلطات الدماغیه،....الموت .

8.مث کریستال:ماده مخدره واسمهافی مصطلحها الشعبی هوالشیشه التی تعاطی بشکل واسع فی مجتمعنا الیوم.من تاثیراته علی المده القصیر هو احساس بلبهجه والنشوءسریعا وتوثر الشیشه بشکل کبیر علی النوم حیث تصل عدم الشعور فی النوم الی ایام ،یخفض من الشهیه للطعام،زیاده ضربات القلب،التوترو....واماعلی المده البعید هی سرعه الادمان،فقدان سریع للوزن،اصبه بالتهاب الکبد،فقدان الذاکره،السلوک العدوانی،اوهام،ظهور الحرکات اللاارادیه،تدهورسریع للعلاقات الاسریه والاجتماعیه والدراسیه ،وکثیر من الحالات المفاجاء التی قد تدی الی الوفاه.

المخدرات المصنعه:

آ:عقاقیر الهلوسه: هذا العقاقیر القادره علی احداث اختلال فی الاستجابات الحسیه مع اختلالات فی الشخصیه وتاثیرات علی الذاکره وکذالک علی السلوک التعلیمی ولها انواع کثیره تتنتج بشکل سایل او حبوب .

ب:المهبطات: وتنقسم الی ثلاث اقسام

1.المسکنات المخدره: ومنها علی سبیل المثال الهرویین،فالهرویین اکثر المخدرات فعالیه ،اذتعادل فعالیته5الی6مرات فعالیه المورفین لماانه یسبب الادمان بسرعه .

2.المنوهات والمهدیات:فان لها تاثیر علی وظایف المخ ضعف القدره الترکیز والانتباه وانخفاض المهارات الحرکیه اما المهدیات تجعل الفرد هادیا رغم ماتسببه من الیرقان والالتهابات والهزات العصبیه ،الا انها تسمی فی الاسواق حبوب السعاده .

3.المشتقات:من اثاره ان المتعاطی یشعر بالدور والاسترخاءوالهلوسات البصریه والغثیان ومن اهم مضاعفات قدیحدث الوفاه الفجاییه.

لا نرید ذکر الباقی من انواع المخدرات لان وطبق تصریح معاون ادراه مکافحه المخدرات لوکاله فارس فی سنه الماضیه علی ان:التحقیقات الموجوده لده هذه الاداره تثبت ان اکثر من 1700 نوع ماده مخدر توجد حالیا فی الاسواق الایرانیه .فهذا یرید مئات من الصفحات.

الادمان فی امان

الادمان فی امان

مجموعه من المقالات والمسودات التی تطرح ظاهره الادمان او التعاطی للمخدرات وبما ان فی وقتنا هذا  اتسعه الادمان فی جمیع احیاء المدینه ولم تقوم ای موسسه او جهه بدفع هذه الظاهره ونشاهد هذه الظاهر فی المنطقه بتکاثر نقوم بکتابه ونشر بعض الدراسات فی هذه الاطار