آسيب هاي اجتماعي در استان خوزستان

موسی سیادت 

طبيعي است كه استان خوزستان با داشتن مشكلات حاد اقتصادي وضعف مديريت هاي صادراتي نمي تواند ازجهت اجتماعي داراي محيطي سالم وبدون دغدغه خاطر باشد. زيرا سلامتي جامعه بيشتر به بالابودن سطح فرهنگ وويژگيهاي توسعه اقتصادي واجتماعي آن جامعه دارد. حال تا زماني كه استان خوزستان منابع طبيعي ومعدني آن با ترفندهاي مختلف به غارت مي رود، و در برنامه هاي پنج ساله توسعه كلان كشور سهم چنداني ندارد.از نتايج  بارز عدم توسعه فرهنگي واقتصادي همانا آسيبهاي اجتماعي است. كه در حال حاضر به گونه‌اي درجامعه خوزستاني ظاهر شده كه  صاحبان ضمير وقلم را وا داشته تا در اين  زمينه تحقيق وتفحص نمايند. ونتايج تحقيقات خود را در رسانه هاي گروهي به سمع وبصر مسئولين برسانند، تا متوجه خطر فرآيند اجتماعي باشند.

از اين رو شهروند روشن ضمير خوزستاني خانم شهرزاد رعنائي در يك بررسي اجتماعي مشكلات ومعضلات مردم استان خوزستان را در، ويژه نامه:« روزنامه همشهري» مورخه سه شنبه 21/خرداد/1381 درصفحات (2) و(4) آورده وچنين نگاشته؛ آسيب هاي اجتماعي درخوزستان جدي گرفته نمي شود: «… آسيب هاي اجتماعي در شرايط كنوني جامعه‌ي ما به عنوان يك ابر بحران ارزيابي شده اند، و به دليل وضعيت بغرنج اقتصادي ـ اجتماعي خانواده ها ونيز عوامل اجتماعي ديگر نظير، اعتياد، بد گذراندن اوقات فراغت، كنترل شديد وتبعيض ميان دختر وپسر اين بحران چند وجهي در مناطقي همچون استان خوزستان از نمودهاي ظاهري به مراتب پررنگ تر برخوردار مي باشند.

       شرايط خاص فرهنگي استان وبروز رفتارهاي فردي ـ اجتماعي برخاسته از ديدگاههاي خرده فرهنگ هايي كه جلوه هاي متفاوتي با يكديگر دارند. حداقل در چند محور مشخص از آسيب اجتماعي، در خوزستان تأثير گذار مي باشند. كه اگر قرار بر تفكيك اين محورهاي مشخص نهاده شود به طور عمده آنان را مي توان درگروه هاي زير تقسيم بندي كرد:

الف ـ بروز پديده هاي خود كشي: از اواخر دهه‌ي گذشته به ويژه درمناطق شرق وشمال شرقي استان خوزستان كه به اشكال مختلف از سوي كارشناسان مسائل اجتماعي مورد اشاره قرار گرفت. ولي به دليل نبود سياست هاي كلان منطقه اي در سطح نهادهاي دولتي و درنتيجه عدم تسري اين سياست ها به لايه هاي مختلف جامعه، معضل خودكشي به صورتي ناشناخته ومجهول درحوزه هاي مختلفي چون خانواده جامعه بومي وجامعه كلان تأثير گذاري هاي ناخوشايند خود را دارد.

ب ـ بيكاري ومسائل معيشتي: بيكاري ومسائل معيشتي از ديگر محورهايي است كه در حوزه آسيب هاي اجتماعي در سطح استان خوزستان مي تواند مورد اشاره قرار گيرد. گزارشها وآمارهاي ارائه شده از سوي بعضي نهادهاي ذيربط درخصوص نرخ بيكاري در استان خوزستان ورشد حدوداَ هشت در صدي ساليانه آن از مواردي است كه در گسترش آسيبهاي اجتماعي در سطح منطقه تأثير گذار مي باشد. اين درحالي است كه،‌مناسب بودن زمينه جهت جذب منابع مالي كه در شرايط كنوني بارها از سوي كارشناسان اقتصادي مورد تأكيد قرار گرفته است. مي‌تواند به  عنوان يكي از راهكارهاي اصولي جهت متوقف نمودن نرخ رشد بيكاري در سطح استان خوزستان مورد توجه قرار گيرد.

        البته درميان كارشناسان مسائل اجتماعي اين نكته نيز مطرح مي باشد كه براي ايجاد اشتغال در استان وجلوگيري از رشد بي رويه بيكاري، سخن گفتن از نفت وآب وخاك حاصلخيز استان خوزستان وجستحو براي افزايش اعتبارات استاني وملي، هرگونه برنامه ريزي را دچار پيچيدگي خواهد كرد،‌و در اين زمينه صرفاً بايد در انديشه به كارگيري نيروهاي كاردان در سطح مديريت استان بود ولاغير.

ج ـ احساس فقدان عدالت، نظم وانصاف اجتماعي: احساس فقدان عدالت، نظم وانصاف اجتماعي خصوصاً درميان جوانان پايه هاي اساسي بوجود آمدن وگسترش بسياري از آسيب هاي اجتماعي شامل: ستيزه ها، درگيريها وخشونت ها را تشكيل مي‌دهد.

       با توجه به نقش خرده فرهنگ هاي متنوع در سطح استان خوزستان ضرورت توانمند سازي مردم در ابعاد گوناگون توسعه بيش از پيش به چشم  مي خورد.اين درحالي است كه رفع عقب افتادگي هاي اجتماعي، سياسي وفرهنگي در سطح استان خوزستان تأثير بسيار مشخصي برجلوگيري از ورود ضربات هولناك ناشي از آسيب هاي اجتماعي دارد. و اين نكته در همايش‌هاي مختلف از سوي كارشناسان علوم اجتماعي در قالب گزارش، مقاله وسخنراني مورد تاكيد قرار گرفته است. درمجموع بررسي عوامل اجتماعي مؤثر در وارد آمدن آسيب هاي متنوع اجتماعي، نشان مي دهد كه متأسفانه استان خوزستان نمادهاي پررنگي را در مقايسه با ديگر نقاط كشور در اين حوزه در اختيار دارد. به عنوان مثال پديده خودكشي به روش خود سوزي كه بيش از اين فرضاً در استانهايي همچون ايلام ولرستان (طبق آمارهاي اعلام شده از سوي دانشگاه علوم پزشكي ايران) جلوه مشخصي تري داشت» است. همانگونه كه اشاره شد در سطح استان خوزستان نيز به جهت وجود حوادث بحراني در زندگي، ازدوداجهاي تحميلي واختلافات خانوادگي قابل رديابي ومشاهده است.

       خوشبختانه طبق پژوهشهاي پراكنده اي كه توسط محافل علمي ـ‌دانشگاهي صورت گرفته است عليرغم آن كه عوامل زمينه ساز انحرافات اجتماعي زنان در سطح استان خوزستان وجود دارد. بازهم بنابردلايل متعدد اين وجه از آسيب هاي اجتماعي، كه مقدس ترين نهاد تشكيل دهنده جامعه يعني خانواده را مورد هدف قرار مي‌دهد. وكل اعضاي خانواده از آن آسيب مي‌بينند. در سطح لايه‌هاي متنوع خانوادگي استان گسترش چنداني نيافته است.اين مورد البته بنا برخصلت همواره پنهاني خود نمي تواند آسايش خاطري را براي كارشناسان مسائل اجتماعي فراهم آورد وشايسته است كه دركنار بروز ناهنجاريهايي همچون: اعتياد (سومين استان پس از تهران و فارس) (77) سرقت، فقر وساير اختلالات موجود در روابط اجتماعي در سطح استان خوزستان مورد توجه قرار گيرد. وگرنه فردا دير است.»

  وبدينترتيب، خوزستان با داشتن زمين حاصلخيز، آب جاري فراوان ( آب كشور)،‌منابع سرشار نفت وگاز طبيعي كه درطول تاريخ به زرخير (سله الخير) معروف بوده ،‌چنانكه، زنده ياد «جلال آل احمد» در رابطه با اهميت سياسي واقتصادي خوزستان چنين گفته: « خوزستان در نظر من شخصي بوده است، به صورت خاكي، كسي بوده است به صورت اقليمي كه اگر تو خود زير آسمانش نيز به سرنبري او مدام زير آسمان تنگ ذهن تو بسر مي برد. وخوزستان نه تنها مدام در آسمان اين ذهن بوده است. بلكه پنداري برآسمان سياست واقتصاد سراسر اين مملكت سايه انداخته است. حتي اگر جسارت كنم. بايد گفت كه در تمام گوشه‌هاي مملكت ما همه به بركت خوزستان زندگي مي كنيم و در سايه  آن آسمان بزرگ.»

        حال، ‌زمين حاصلخيز آن مصادره ويا در انحصار نهادها وارگانهاي دولتي ونيمه دولتي قرار گرفته، آب جاري آن اكثرآً به استانهاي مركزي انتقال يافته و قسمتي از باقيمانده آن به كشورهاي ثروتمند همجوار (خليج فارس) صادر مي‌شود! و موقعيت ممتاز جغرافيايي و تمدن پنجهزار ساله‌اش: (از دوره‌ي تمدن طلايي عيلاميان تا به امروز) به بهانه‌ي نه صلح و نه جنگ با عراق اشغال شده توسط استكبار جهاني به سركردگي آمريكاي جهانخوار وعدم امنيت منطقه‌اي از بين رفته و به كوچه بن بست تبديل شده و چهار ميليون شهروند خوزستان در بدترين شرايط با فقر، بيكاري، اعتياد، بزهكاري، ناأمني و انواع بيماريهاي گوارشي وعصبي دست و پنجه نرم مي‌كنند. و منتظرند تا مسئولين استان و دولتمردان كشور به خود بيايند و يادي از خوزستان فراموش شده كه زماني مهد تمدن ايران زمين بوده بكنند، و دوباره همچون گذشته‌‌ي دورجاي خود را نه تنها در ايران بلكه درمنطقه و جهان باز نمايد.

 

 منبع:کتاب تاریخ شفاهی خوزستان