صابئین مندائی

 بشمیهون اد هیی ربی

 بنام خداوند معظم

 

ان الذین آمنو والذین هادو والنصاری والصابئین من امنه بالله والیوم الاخر وعمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم فلاخوف علیهم ولاهم یحزنون.           (سوره البقره آیه۶۲الی۶۱)

 آنان که ایمان آوردند و یهود ومسیح وصابئین که به خداوند وروز قیامت ایمان آوردند. ونیکو کاری پیشه کنند. البته از خداوند پاداش نیک یابند وبیمناک واندوهگین نباشند.

 

ان الذین آمنو والذین هادو والصابئین والنصاری من امن بالله والیوم الاخر وعمل صالحا فلاخوف  علیهم فلاهم یحزنون (سوره المائده ایه ۶۹الی۶۸)

انان که ایمان آوردند ویهودیان وصابئین ومسیحیان که به خداوند وروز قیامت ایمان آورده ونیکو کاری  پیشه نمایند بیمناک واندوهگین نخواهند بود.

 

ان الذین آمنو والذین هادو و الصابئین والنصاری والمجوس والذین اشرکو بالله ان الله یفصل بینهم  بینهم یوم القایمه ان الله علی کل سی شهید (سوره الحج آیه۱۷الی ۱۶)

آنانکه ایمان آوردند ویهود وصابئین ومسیح ومجوس وانانکه به خدا شرک آوردند خداوند در روز قیامت  بین آنها جدایی افکند همانا خداوند بر همه چیز گواه است.    

صابیین مندائی در حدود 2000سال در پی جنگی که با دین یهود داشتند ودر آن جنگ تعداد زیادی از همکیشانمان کشته شدندتصمیم به مهاجرت میگیرندبعد از تحقیقات فراوان واز آنجا که تعدادی از همکیشانمان در ایران سکونت داشتند به ایران وعراق مهاجرت خود را آغاز میکنند وبعد از ظهور اسلام از آنجا که نبی اسلام حضرت محمد(ص)این قوم را کاملا"میشناخته و میدانستند که قومی یکتا پرست هستند در کنار مسلمانان نیز از حق وحقوق مساوی برخوردار بودند .

 

دین صابیین مندائی اولین دین از طرف خداوند است که بر حضرت آدم(ع)نازل شد کتاب ایشان که (گنزاربا)نام  دارد اکنون در اختیار این قوم قرار دارد کتابی که از طرف خداوند بر ایشان نازل شد به عنوان سلاحی در برابر  بدی ها از آن یاد شد این شبه وجود دارد وبعضی از دوستان سوال میکنند که در زمان آن حضرت که نوشتن  وکاغذ موجود نبود پس چگونه است که کتابی که در دست دارید از ایشان به شما رسیده است . جواب ساده است ولی کمی تعمق میخواهد ایشان (آدم)نبی خدا بودند ومقامی خاص در نزد خداوند دارند وخداوند این قدرت را در ایشان بوجود آورده بود که تمام بوثه های گنزا ربا را حفظ باشند وسینه به سینه ونسل به نسل تا پیدایش خط وزبان اینگونه از آن استفاده میکردند.

پیامبران ما حضرت آدم ابوابشر حضرت شیتل بن آدم حضرت نوح (ع)حضرت سام بن نوح(ع)وحضرت یهیی یهانا اسوثاوذکوثا نهویلی(سلام ودرودخداوند براو باد)وبعد از آنها هم رجال دین اعم از (ریش اما )(گنزورا)(ترمیذا) (حلالی)مسایل دینی را طبق دستور خداوند وبدون هیچ کم کاستی انجام میدهنددر پست های بعدی به چگونگی انجام مراسم خواهم پرداخت هیی زکن

در سخن گفتن از منداییان پیش از هر كلامی باید از «آب » آغاز كرد. آب زنده (جاری ) ]در اصطلاح مندایی ، یردنه = اردن [ به نزد منداییان ، مقدس و رمز و نشانه حیات اعظم است . تقریبا تمامی آیین ها و مناسك منداییان در كنار آب جاری انجام می شود. ایشان اعتقاد دارند كه «یردنه » از زیر عرش جاری است و حیات نیز از زیر «یردنه » و دنیای نورانی بالا، مملو از آب زنده است . مهمترین آداب دینی مندایی ، یعنی غسل ها و تعمیدها در آب جاری ، از همین اصل سرچشمه می گیرد. غسل و تعمید نه تنها جسم را پاك می كند بلكه گناهان و پلیدی های نفس را نیز زایل می سازد. آبی كه نور را منعكس می كند، شكلی از نور است و كسی كه تعمید كرده است ، پوششی از نور دارد. 

انجمن صابیئن مندایی: 

این انجمن كه در سال 1349 شمسی توسط شیخ سالم صبوری ، رهبر دینی صابئین در آن زمان ، بنا نهاده شد، در سال 1359 با اساسنامه ای در چهار فصل و 24 ماده مجوز تاسیس گرفت . این انجمن در اهواز، انجمنی قومی دینی است كه به امور داخـلـی و مـشـكـلات اجـتماعی منداییان ایران می پردازد و علاوه بر آن ، زیرمجموعه هایی نیز برای آمـوزش زبـان ، فـرهـنـگ و دین مندایی دارد. هـیـات مدیره 13 نفره این انجمن با رای گیری در اهواز و حومه انتخاب می شوند. از آن میان ، روحانیون مندایی یك نفر را برای شـركـت در هـیـات مـدیـره انـتخاب می كنند. منداییان سایر شهرها به صورت رای گیری سنی كسی را به عنوان نماینده تعیین می كنند تا با انجمن در ارتباط باشد.

نشریات صابئن مندایی:

انجمن صابئین مندایی در اهواز، جزوه ای را با نام «رویدادهای داخلی صابئین مندایی» در 4 صفحه منتشر می كند. منداییان ایران ساكن در استرالیا هم مجله ای به نـام صـوت الـمندی به چـــاپ مـــی رســانـنــد كــه پـژوهـشـگـر مـنـدایی سلیم برنجی صاحب كتاب قوم ازیـادرفـتـه نیز از اعضای تحریریه آن است . به غیر از ایـن ، مـنـدایـیـان اسـتـرالـیا ســایـتــی بــا نــام «جـهـان منداییان » راه اندازی كرده اند.

اخیرا كتاب انیانی یا كتاب نماز با تـرجمه شیخ سالم چحیلی و مقدمه مسعود فروزنده در ایران به چاپ رسیده است . انجمن صابئین مندایی نیز درصدد چاپ و ترجمه تعداد دیـگری از كتاب های مندایی است . در عراق منداییان به صورت گسترده تری اقدام به چاپ كتاب كرده اند و یكی از این كتاب ها، ترجمه عربی «گنزا ربا» در سال 2000 میلادی بود.

معیشت:

 معیشت منداییان در گذشته با توجه به محیط طبیعی و اقلیمی محل سكونت شان ، كشاورزی و پرورش دام و طیور بود. اما آنان به صنعتگری و ساخت ابزار و وسایل زندگی روستایی و تهیه زیورآلات نیز علاقه خاص داشته اند. به طور كلی منداییان در ساخت مصنوعات فلزی ، قلمزنی روی نقره و طلاكاری ، هنرمندان ماهری بوده اند و قلمزنی روی نقره ، طلاكاری و طلافروشی هنوز هم شغل عمده آنهاست . هنر «قلم كاری سیاه روی طلا» هنری است كه فقط منداییان با آن آشنا هستند هرچند در سال های اخیر، نسل جوان ، دیگر آنقدرها خود را مقید به ادامه شغل اجدادی نمی داند و راه تحصیل و دانشگاه را پیش گرفته است .در کنار این کارها باید اشاره ای به صنعت تراشکاری وریخته گری داشت که استاد ماهور خفاجی زاده موسس این حرفه در استان خوزستان میباشد .

زبان وخط مندائی:

منداییان ، صاحب زبان و خط ویژه ای هستند كه به زبان و خط ماندایی معروف است و شعبه ای از زبان های سامی و شكلی از زبان آرامی است كه در «بابل سفلی » منتشر بود و با زبانی كه «تلمود بابلی » را با آن نوشته اند، قرابت نزدیك دارد. پژوهشگر آلمانی ، نولدكه ، نخستین بار دستور این زبان را نوشت و پژوهشگری به نام ماتسوخ درباره این زبان مطالعات گسترده ای انجام داد. امروزه دیگر زبان مندایی ، زبان مشترك اجتماعی نیست و جز جملات متداول روزمره ، نماز و دعاهای تعمید، فقط خانواده های روحانیون هستند كه در میان خود به این زبان صحبت می كنند. زبان غالب در میان منداییان عربی و سپس فارسی است . خط مندایی نیز خط مخصوصی است كه از راست به چپ نوشته می شود و برای واژه ها و واك ها نیز علایم ویژه دارد و كتاب های مقدس ماندایی به این خط نوشته شده است . انجمن صابئین مندایی ، چندی است كه به ترجمه بعضی از كتاب های دینی مندایی اقدام كرده است . یكی از پژوهشگران مندایی به نام شیخ سالم چحیلی در این زمینه فعال است .ناگفته نماند پرفسور ماتسوخ را پدر بزرگ اینجانب تدریس می داد وایشان طوری زبان مندائی را فرا گرفته وراحت صحبت میکرد که باعث تعجب همکیشانمان شده بود. 

روزه در دین مندائی:                                         

«ای مومنان برایتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست بلکه دیدگانتان را از نگاههای هیز و شیطانی و گوش‌‌هایتان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود می‌زنند برحذر دارید و زبانهایتان را به گفتارهای دروغ و ناپسند نیالائید و...»

این بوثه ایست (آیه)از گنزا ربا کتاب مقدس صابیین مندایی در دین ما 36 روز وآن هم در طول سال روزه میگیریم که در بعضی از این روزها که به آنها امبطل گفته میشود دو شکل هستند امبطل سبک وامبطل سنگین ناگفته نماند معنی امبطل همان روزه است در روزهای امبطل سنگین منداییان از خوردن گوشت,ماهی,تخم مرغ وانجام فرایض دینی خوداری میکنند اما براخه ورشامه (نمازووضو)را بجا میآورنداما در امبطل سبک فقط انجام فرایض دینی منع شده وهمچنین در این روزها منداییان ذبح نمیکنند اما خودن گوشت که قبلا"ذبح شده در ایام امبطل سبک مشکلی ندارد.

تعمید در دین مندائی:

لباس «تعمید» به نام «رسته » از پنج تكه تشكیل شده است كه تعمیدشونده و تعمیددهنده به تن می كنند و در ابتدای مراسم ، روحانی یا دستیارش كامل بودن آن را بر تن تعمیدشونده وارسی می كند. بوثه هایی (رهمی ) كه روحانیون از ابتدای صبح قرائت می كنند جنبه پاكسازی روحانی محیط تعمید را دارد. روحانیون علاوه بر لباس پنج تكه ، پارچه ای سفید از جنس نخ پنبه ای را به شكل تاج درآورده ، بر سر می گذارند و عصایی از چوب درخت زیتون به دست می گیرند و انگشتری موسوم به «شوم یاورزیوا » در انگشت می كنند.

برای شروع مراسم تعمید ابتدا «گنزورا» (روحانی عالی رتبه ) یا (ترمیذا)شاخه ای از بوته یاس به نام «اکلیل» را تهیه می كند و به كنار روخانه رفته ، تعمید «رشامه » را انجام می دهد. بعد از آن به ساحل رود می آید و به سمت شمال ایستاده و بوثه های مربوط به «اکلیل» را می خواند و در ضمن خواندن آنها شروع به پیچیدن شاخه های اکلیل(یاس ) می كند و آن را حلقه می كند. اكلیل نیز همین طور تهیه می شود. سپس دعای طلب مغفرت را بر روان تعمیدشونده می خواند. این دعا بر اساس نام دینی تعمیدشونده است . سپس با خواندن بوثه دیگری «اکلیل» را روی سر می گذارد و دستار را روی آن می پیچد، طوری كه دهانش را بپوشاند.

«شوم یاورزیوا» در انگشت كوچك دست راست روحانی ، دعایی خاص دارد كه روحانی آن را قرائت كرده ، سپس به آهستگی اكلیل را در زیر دستار قرار مـی دهـد. تـمام این حركات نمادین است . به انگشت كردن اصقی و قرارداد اكلیل در زیر دستار، نمادی از «مندا» یا معرفت است كه بر بالای سرش قرار می دهد. سپس به سوی آب حركت كرده ، با اشاره اش تعمید شونده نیز در پی او می آید. او نیز باید پیش از ورود كامل به آب این بوثه را بخواند: «به نام حیات اعظم / با تكیه بر قدرت خداوند به سوی «یردنه » (آب زنده ـ جاری ) آمدم / و بنا به رسم ، پذیرای پاكی و نور شدم / نام خداوند و نام «مندای » هستی ستایش باد. »

آن گاه تعمیدشونده در جهت شمال در آب فرو می رود و می گوید: «من فلانی فرزند فلانی (نام دینی )/ در آب پاك فرو می روم / و تعمید می شوم / تعمیدم مانند بهرم بزرگ / فرزند نیكان و بزرگان است / تعمیدم مرا از بدی ها نجات می دهد/ نام خداوند و نام مندای حیات ستایش باد. » در این هنگام تعمیدكننده سه بار روی سر و روی تعمیدشونده كه نیم خیز نشسته آب می پاشد و سپس توسط او «رشامه » می شود. در پایان نیز تعمیدكننده سه بار، چهار انگشت خود را در آب فرو كرده ، پیشانی تعمیدشونده را از راست به چاپ مسح می كند و می گوید كه تعمید شونده تعمیدش را طبق رسوم الهی برپا داشت .سپس نام خداوند را ستایش می كند و دوبار با دست راست به تعمیدشونده آب می نوشاند. تعمیددهنده نیز در پایان می گوید: «حقیقت ، تو را شفا می دهد» و از گنزورا این «بوثه » را می شنود كه «بخواه ، می یابی ؛ بگو، شنیده می شوی . »

مراسم ذبح:

براي ذبح كردن در مراسمات ديني ابتدا بايد لباس رسته را پوشيد سپس دستها را طماشه(غسل معمولي) داده و رو به قبله ايستاده و با خواندن دعاي ذبح مي‌توان قرباني را ذبح كرد. ولي اگر ذبح در زمان‌هاي ديگر ويا توسط افراد معمولي باشد نياز به پوشيدن رسته و خواندن دعاي ذبح نيست و فقط طماشه و در حين ذبح گفتن اين عبارت كافي است، (اِشمِد حِيي و اِشمِد مِندا اِد حِيي= بنام خدا و عرفان خدا) مثل مسلمانان كه مي‌گويند بِسم اللّه الرحمن و الرحيم و يا اديان ديگر عبارات ديگري را مي‌گويند. ولي در مراسم ذبح نكاتي وجود دارد

1-      فقط مردان مي‌توانند ذبح كنند.

2-      شخص ذبح كننده بايد تميز باشد يعني كثيف و يا آلوده به چيزهاي نجس نباشد.

3-      قبل از ذبح بايد دستها را طماشه (غسل معمولي) كرد.

4-      قبل از ذبح به قرباني آب داده شود.

5-      براي ذبح كردن بايد رو به قبله‌ی مندائي ايستاد و رو به آن ذبح كرد(قبله مندائي رو به شمال است).

6-      نبايد قرباني به زمين برخورد كند (بالاي زمين نگه داشته شود) و بعد از ذبح بايد روي ظرف تميزي گذاشته شود ، ولي قرباني كه سنگين باشد (مثل گوسفند) را نمي‌توان بالاي زمين نگه داشته شود در اين موارد يك سفره‌ی تميز زير قرباني گذاشته می‌شود تا قرباني با زمين برخوردی نداشته باشد.

 

مراسم ايام پنچه:

پنجه مقدس:

خداوند انديشيد كه خلق كند، و اولين خلقت او در پنج روزپروانائي (ايام پنجه ي مقدس) آغاز شد. در اين پنج روز اول فرشته

 ملکا آلماادانهورا و سپس فرشتگان طراز اول (مارا اد ربوثا اليثا، يوشامن دخيا، مندادهيي، شيشلام ربا و اواثر ربا)

را خلق نمود. هيي ربي به اين فرشته ها دستور داد و كار خلقت ادامه پيدا نمود، خلقت بقيه فرشتگان ، عالم هاي نور، عالم هاي مياني (مطراثا و دنياي خاكي (اراد اد تيبل)) و عالم هاي تحتاني كه جهنم مي باشد.

 قداست اين پنج روز نزد صابئين مندائي بسيار زياد است به حدي كه جزء ماهها به حساب نمي آيند ولي جزء سال محسوب مي شوند.

مراسم مهم ديني نظير تعميد، تقديس مندي ،دادن قماشي (لباس ديني جهت مردگان) ودخراني در اين پنج روز انجام مي شود.

اعتقاد بر اين است كه در اين پنج روز شب و ظلمت وجود ندارد و تمام بيست و چهار ساعت شبانه روز، روز محسوب مي شوند و مي توان در تمام اين ساعات مراسم ديني را انجام داد. در اين ايام براي سلام كردن هميشه مي گويند((صباح طاو الاوخ)) يعني صبح شما بخير، همچنين براي سه وعده ي نماز فقط براخه ي صبح خوانده مي شود. تعميد با رسته ي نو ثواب پنجاه تعميد را دارد.

پنج روز قبل از پنجه ، امبطل(روزه) سنگين هستند و در اين ايام از خوردن ( گوشت، ماهي، و تخم مرغ ) بايد پرهيز كرد.

 

 

مراسم دفن مردگان

مراسم فاتحه خوانی:

 در هر دین و فرهنگی برای آمرزش مردگان مراسمی وجود دارد.برای مثال مسلمانان فاتحه خوانی می کنند.مندائیان برای آمرزش روح مردگان مراسم (دخرانی و لوفانی) دارند که به این صورت است:ابتدا ملواشه شخص مرده را گفته و سپس برای او دعای فاتحه خوانده و سپس برای آمرزش روح او طعام آمرزش پخت می کنند که عبارت است از نان و کباب کردن گوشت یا ماهی،گردو،خرما،پیاز،نمک،بادام زمینی،آب ،کشمش، انجیر و انار یا میوه به اقتضای فصل پخته می شود و میل می کنند.

مراسم رسمى فاتحه خوانى را فقط روحانى(ترميذا) وروحانى عاليمقام(گنزورا) انجام ميدهند.مراسم فاتحه خوانى براى افرادى است كه زمان مرگشان فرا رسيده است وقبل از اينكه طماشه(غسل)شوند وپوششها(سنتى)كه روپوش و رسته است را به آنها بپوشانند فوت نمايند.

    يعنى پيش ازاينكه با لباس رسته پوشيده شوند روحشان ازجسمشان جدا مى شود.مندائيان مى گويند كه اگرروحى ازبدن خارج شود،جسم آلوده(نجس)مى شود.پيش ازاينكه روح ازبدن جدا شود،به محض اينكه اطرافيان مى بينند كه انسان ديگرتوان زنده ماندن ندارد وخواهد مرد برمى خيزند،براى او آب مى آورند،يك ظرف آب.اگر فصل زمستان باشد آنها اين آب را گرم مى كنند يا اگرهوا خيلى گرم باشد،آنها آب را خنك مى كنند تا اينكه با درجه حرارت بدن يكسان شود.اگر اين انسان زن باشد،زنان واگر مرد باشد،مردان لباس او را درمى آورند و رسته را به تن او مي كنند،

وقبل ازاينكه اورا درجائى قرار دهند بايد صورت او رو به اواثر(به طرف شمال)باشد.

   زمان جدايى روح ازبدن روح پاك شده جدا مى شود.سپس كارهاى بعدى با جسد انجام مى شود:

   چهار حلالى كه حامل جنازه ناميده مى شوند،مى آيند.رستا به تن مى كنند وجسد را با يك حصير حمل مى كنند.حلاليها براى مرده فرشى ازنى درست مى كنند ومرده را روى آن مى گذارند،طى اين زمان،آنها دعاي آمرزش را دكلمه مى كنند.اين دعا بدين ترتيب است:"به نام خداى عظيم. يگانگى وآمرزش خداوند وعفوگناهان شامل حالت شود."آنها طى اين مراسم اسم دينى اورا مى گويند.گناهان اوبخشوده شود.آنها مرده را حمل مى كنند وبه قبرستان مى برند،قبرى براى اوحفر مى كنند واورا درآن مى گذارند.پيش ازاينكه اورا در قبرقرار دهند سه بارنمازميت مى خوانند.و پس ازاينكه جسد را در قبرگذاشتند دوباره سه بارنمازميت را با اسم دينى اومى خوانند.سپس خاك روى او مى ريزند واورا دفن مى كنند.سپس با سكندوله همراه با اسم دينى او را مهرمى كنند وبه خانه برمى گردند.پس ازاينكه،چهار حلالى،به خانه برگشتند،غسل معمولى مى نمايند وخود را روز يكشنبه غسل تعميد مى دهند.حالا اگرانسانى درحال مردن باشد ولباس(مخصوص)يا رسته دردست نداشته باشد ولباس مراسم كه همين لباس است موجود نباشد وبراى پوشش او به موقع نرسيده باشد واين انسان بميرد، براى يك چنين فردى نيز بايد مراسم فاتحه خوانى ترتيب داده شود ومراسمى بنام دادن لباس مذهبى (قماشى)به اوداده شود يا هديه شود.اين لباس پيشكشى درپنج روز(عيد پنجه)ازسال است كه(دراين روزها)مراسم دررابطه با مردگان اجرا مى شود.اگرآنها بخواهند يك مراسم براى مردگان ترتيب دهند،روحانى عاليمقام وروحانى هاى ديگرغسل تعميد مى كنند وهمچنين يك دستياررا غسل مى دهند:آنها اين دستياررادوبارغسل مى دهند.پس ازاينكه دستيارراغسل مى شود،ديگراجازه حرف زدن ندارد.براى يك مرد،يك مرد،براى يك كودك،يك كودك براى يك خانم بالغ يك خانم وبراى يك دختر،يك دخترغسل داده مى شود.پس ازاينكه آنها غسل داده شدند ديگراجازه حرف زدن ندارند.يك طريانه بزرگ آورده وشسته مى شود وآنرا روى زمين قرارمي دهند ويك طريانه كوچك آورده مى شود وآنرا همانجا درميان همان طريانه بزرگتر قرارمى دهند.روى طريانه همه نوع غذا قرارداده مي شود:گوشت،ميوه وميوه ازهمه نوع.آنها گداگرد طريانه مى نشينند،روحانى عاليمقام،روحانى ودستيارلباس مخصوص را پوشيده اند.اشكندا(مساعد)وفردى كه غسل داده مى شود ولباس نو را پوشيده اند،به يكديگر دست مى دهند ويكديگر را نگاه مى كنند.روحانى عاليمقام دعاى مراسم را مى خواند وهنگاميكه به جائى مى رسد،مى گويد:"من به تو آموزش مى دهم وتو آنرا به اواثر برسان."فردى كه لباس نو پوشيده است دردل خود آنرا تكرارمى كند.آنها ميوه هايى كه روى طريانه قرارگرفته اند،ومراسم اتمام مي يابد.

در گنزاربا نوشته شده که وقتی کسی می میرد پشت سر او گریه هایی که با جیغ زدن و پاره کردن لباس همراه است یا سینه زنی،کشیدن موهای خود و کارهای زشت دیگر از این قبیل انجام ندهید ولباس سفید برای میت بپوشید.کسی که خودکشی کرده برایش فاتحه نگیرید.کسی که در خانه مندائی بمیرد مرگش حلالی است در غیر اینصورت مرگش حلالی نمی باشد و مجیوس می باشد.کسانی که در 5 روز پنجه بمیرند حلالی ترین مرگ را خواهند داشت چون این ایام مهمترین روزهای سالند.

عقاید بنیادی منداییان

ریاضت،تکذیب خویشتن و سادگی رفتارهای مذهبی می باشند. هیچگونه پیرایش قبرها و یا زیارت آنان نباید باشد. عمل نیک باید در خفا صورت پذیرد نه در معرض دیگران.

عقیده در باب وجود زندگی بعدی که در آن پاداش و جزا وجود خواهد داشت.

گنهکاران در آن – ماتاراتی به جزای اعمال خویش خواهند رسید و آنگاه وارد بهشت می گردند.هیچگونه جزای ابدی وجود نخواهد داشت چرا که خداوند بخشاینده  و مهربان است.

دست دادن- منداییان اولین کسانی بودند که این روش را برای احوالپرسی و توافق به عنوان نشانه ای از صداقت و احترام استفاده نموده اند. آنان این را با نام (ای دید کُشتا) یا (دست حقیقت) می خوانند. چنین توافقی هر گز با سوگند دروغ ، اطلاق یا خیانت شکسته نمی شود و آنان دست دادن را برای تمامی معاملات و توافقها به کار می برند.

یکی از عقاید محکم و پا بر جا ، درستی جسم مادی است ، هیچ قسمتی از آن نباید بریده گردد.تنها به این دلیل که خداوند آدمی را کامل و سلیم و بدون نقص یا چیز اضافه خلق نموده ، لذا باید این امانت به وی بازگردد. ختنه نیز شامل این ممنوعیت می باشد و جسم مادی باید کامل باشد.

احترام و تقدیس رودخانه برای منداییان آنچنان است که همیشه سعی می کنند نزدیک کناره های آنان زندگی کنند. در کتب مقدس ادرار کردن فرد در یک رودخانه گناهی کبیره ذکر شده است.

زیارت در دین مندایی وجود ندارد. هیچگونه زیارتی برای منداییان وجود ندارد. بر روی زمین هیچ معبد، گورستان و یا مکان دیگری برای زیارت نیست.

پس از مقاربت، قاعدگی،زایمان، یا لمس یک جنازه، و... باید طماشه(غسل) کامل در آب انجام شود.

هنگام عبادت  تنها سفید بپوشید ، هیچ لباس رنگی فارغ از طبیعی یا رنگ شده جایز نیست. از بین پارچه ها ، ابریشم طبیعی ترجیح داده شده و توصیه گردیده.پشم تنها در صورتی قابل استفاده است که از حیوانی زنده چیده شده، آنانی که پس از مردن پشم چینی می گردند، نمی توانند برای درست نمودن لباس استفاده شوند.

هیچگونه پارچه مصنوعی جایز نیست مثل: نایلون ،پلی استر،ابریشم مصنوعی وغیره.

روح آدمی دارای دو سطح برتر / ملکوتی(روح =نشمتا) که از جانب خدا می آید و روح اسفل / روحا می باشد. روحا ، روح اسفل است که به زندگی و امیال اتصال دارد و این روحاست که موجب گناه و پلیدی می شود روح برتر (نشمتا) روحی است که از خدا دریافت گردیده تاثیرات تهذیب را متحمل می شود. این دو نیرو درون بشر به رقابت می پردازند  و آدمی می توانند طی تمایل روحی و دوری جستن از را ه های پلید، روح برتر (نشمتا)/ علیه روح اسفل (روحا) قدرتمند، سازد. چنین افرادی تصور می شوند که تا رتبه تکامل معنوی (ناصورایی) ارتقا می یابند. منداییان جان تعمید گر (حضرت یحیی) و مسیح را از آن چنین رتبه ای می پندارند.

 

 

 

لینک درد دل یک مندایی:

http://sabian.blogfa.com/post-31.aspx



 

منبع:

مطالب بطور مستقیم از وبلاگهای برادران مندائی  گرفته شده است:

وبلاگ صابیئن مندایی زیر ذره بین – امید خمیسی

وبلاگ اطلاعاتی درباره دین صابئن مندایی- یک مندائی