گفت گو با

مریم حیدری

مریم حیدری شاعر جوان عرب اهوازی است که سرکشی زن جوان عرب را د ر اشعار خود توصیف کند. زنی که از سنت ها فراتر می رود و فشارهاي اجتماع را مطیعانه نمیپ ذیرد. حیدري چندین سال است با جد یت ادب یات عرب و فارسی را د ر حوزه هاي شعر و ترجمه پیگیري می کند.

مریم حیدری

الناز انصاري در گفتگویش با این شاعر اهوازی، زنی را به ما معرفی می کند که نه تنها خود تسلیم سنت هاي زن ستیزانه نمی شود بلکه خواستار ارتقاي موقیعت زن د ر جامعه ي خود است. مریم حیدري معتقد است که با وجود عوامل محد ود کنند ها ي که براي زنان عرب وجود دا رد، هم نسلی هاي او د ر سوي د یگر شکاف عمیقی ایستاد ها ند. شکاف عمیقی که آنها را از نسل پیشین جدا می کند.

با توجه به اینکه شاعر و زن هستید، می خواهم اولین پرسشم را د رباره شعرهایتان مطرح کنم و اینکه زن د ر اشعار شما چه مشخصه هایی دا رد.

البته من نمیتوانم بگویم که زن تا چه لایه و تا چه مساحتی د ر شعرهاي من، چه عربی و چه فارسی، حضور دا رد. اما فکر می کنم که بنا به طبیعت خو م این زن یک زن عرب است که دا رد از بعضی سنت ها عبور می کند و خیلی از سنت ها را قبول ندا رد .این

زن نسبت نگاه هاي تنگن ظرانها یی که د ر جامعه وجود دا رد حس خوبی ندا رد و سعی دا رد یا این نگاه را تغییر د هد و یا از این جامعه برود. البته چهره ي چنین زنی را نمی دا نم تا چه اندا زه توانستها م د ر شعرهایم نشان بد هم.

شما به هر د و زبان فارسی و عربی شعر می گویید و شاعران هر د و زبان را مطالعه می کنید. می خواهم یک مقایسها ي دا شته باشید بین شعراي زن یا زن د ر اشعار این د و زبان.

د ر مقایسه شعراي زن د ر این د و زبان، اگر بخواهم د رباره شعراي زن فارس زبان صحبت کنم، وجه شاخص این شعرا فروغ فرخزاد است که از اصول سنتی جامعه ي سنتی خود تمرد می کند. از نسل جدی د شاعران زن، کسانی مثل گراناز موسوي یا رزا جمالی هستند که به نظر من شعرهایشان بیشتر حسی است و نگاهشان مثل فروغ تئوریزه نیست.د ر بین شاعران زن عرب زبان این نگاه ها تقسیم شد ه است. فرم متمرکزي ندا رد و شاید نتوان فقط از یک یا چند شاعر نام برد. تعدا د شاعرانی که این مشخصه ها را دارند زیاد است. اما به طورعام این شاعران زن عرب تلاش می کنند زن بود ن و بود ن خود را اثبات کنند. حتی د ر عاشقانه هاي زنان شاعر عرب هم دی د گاه هاي برابري خواهانه و ایدئ ولوژي هاي زن مدا ر دی د ه می شود. زنان د ر اشعار عرب بیشتر روي زن بود ن خود و واقعیت حضور پررنگ خود د ر جامعه تاکید می کنند. نکته ي مهم دی گر این است که د ر حوزه ي اندی شه، کارهاي بسیاري د ر جهان عرب بر روي مسئله ي زن، تعامل فرهنگی با زن و نقش تاریخی او د ر ادب یات و شعر و نگاه به او د ر فرهنگ دیرین عرب انجام گرفته است که د ر مقایسه با کارهایی که د ر ایران صورت گرفته خیلی وسیع جلوه می کند. چه از سوي ادیبان و اندی شمندا ن زن و چه از طرف اندی شمندا ن مرد؛ کسانی مثل د کتر محمد الغذامی، ظبیه خمیس و دی گران، بحث هاي زیاد ي مثلا روي زن و زبان، زن د ر فرآیند عشق و زن شاعر د ر طول تاریخ ادب یات مطرح شد ه است.

براي خود شما کدا م وجه اجتماعی زن د ر ادب یات و اشعارتان بیشتر اهمیت دا رد ؟

به طور کلی شاید د ر یک کلمه بشود گفت "رهایی". آزاد بودن د ر عرضه ي اندی شه هایی که باید مطرح کرد، کارهایی که میتوانی انجام د هی اما به خاطر جنسیت نمیتوانی و حتی آزاد ي د ر مسائل بدیهی و انسانی مثل بیان احساسات و رهایی از همه محدودیت هایی که د ر یک محیط سنتی وجود دارد.

به موضوع آزاد ي اشاره کرد ید. د ر چند سال اخیر شاهد فعالیت هایی بود یم که د ر صدد دفاع از حقوق اقلیت هاي قومیب ودن د. این گروه ها د ر شهرهاي عربن شین از جمله خوزستان نیز فعالیت دا شتند. این فعالیت ها آیا تاثیري بر زند گی زنان منطقه دا شتند ؟__

این حرکت ها بیشتر د ر حوزه هاي روشنفکري بود ه و همین حرکت ها هم سویه هاي مردانه داشتند. وقتی از بیرون به این حرکت ها نگاه کنید حتی به نظر می رسد بیشتر این حرکت ها جنبه تبلیغاتی داشتها ند. زنان عرب د رگیر جامعها ي سنت گرا، اصول گرا و مذهبی هستند و ترکیب این عوامل مجموعها ي از محدودیت ها را به وجود آورد ه است که تاثیر این ها د ر زند گی دختران و زنان مشهود است. د ر عمل این گروه ها هم نتوانستند تاثیر مستقیم و عینیا ي روي زند گی زنان بگذارد.

شما بزرگترین محد ود یت هایی را که زنان عرب د ر شهرهاي عرب ایران د رگیر هستند کدا م موارد می دا نید ؟

بعضی از این موارد ي که میتوانم به آنها اشاره کنم، د ر محیط هایی که مدنی تر که نه، د ر حقیقت اندکی مدنی شد ها ند، تغییر کرد ه است. موضوع حق ادا مه ي تحصیل د ختران، حق انتخاب د ر ازد واج و روابط با جنس مخالف از جمله مسائل زنان منطقه است. مشکل حضور زن د ر اجتماع هم وجود دا رد. نگاه مردا ن عرب به د خترانی که وارد اجتماع مردا نه می شوند یکی از معضلاتی است که کاملا عیان نیست، ولی به شکل پررنگ و محسوسی وجود دا رد. د ر مناطق کوچکتر د ختران براي تحصیل و به خاطر ازد واج اجباري تحت فشار هستند. اینها د ر شهرهاي بزرگتر کمی حل شد ه است ولی مورد آخري که اشاره کرد م پابرجاست. خود من این نگاه سنگین را بارهاي روي خود م احساس کرد ه ا م. وقتی به عنوان یک د ختر شاعر وارد گروه هاي ادب ی می شوم این نگاه را می فهمم که تصور می شود حالا این یک زن شاعر و آزاد است و طبعا باید این آزاد ي و از نگاه آن ها این لجام گسیختگی و عد م تعهد را د ر روابط شخصیا ش هم دا شته باشد. از این تحلیل به این نتیجه می رسند که پس قاعدت ا چارچوبی د ر تعامل با او نباید وجود دا شته باشد.

می خواهم بگویم این نگاه که زن باید تحت سیطره ي مرد باشد د ر مرد عرب هم وجود دا رد. همان طور که از ابتدا د ر همه ي مردا ن بود ه. و حتی تمد ن و فرهنگ و اندی شه هاي نوینی که خود از آن ها مطلعا ند، نتوانسته این نگاه را، حتی د ر مجامع روشنفکري، هم تغییر د هد. مگر اند کی! فقط!

همین نگاه مسلطی که به آن اشاره کرد ید به یک معضل اجتماعی دا من می زند که د ر جوامع عرب هم نمونه آن را میب ینیم و آن خشونت ها و قتل هاي ناموسی است. آیا چنین اتفاقی د ر اطراف شما افتاد ه است و یا آیا چنین خشونت ها د ر اشعار شما نمود دارد ؟

این خشونت ها وجود دا رد. من از نزدی ک برخورد ي با این قتل ها ندا شتها م. اما خبرهاي اینچنین کم نیست و من هم مثل همه ي شهروندا ن این خبرها را می شنوم که مثلا د ر فلان منطقه د ختري را فقط به خاطر ارتباطی که با پسري دا شته به قتل رساند ها ند. یعنی حتی ارتباط جنسیا ي هم برقرار نشد ه که به بهانه ي ازاله بکارت، د ختر را به قتل برسانند و موضوع فقط یک ارتباط ساد ه بود ه است. چند ماه پیش چنین خبري شنید م و شعري هم به عربی سرود م که تقدی م به همین د ختر شد ه بود. این شعر را می خواستم د ر شب شعري د ر روز زن بخوانم که اجازه خواند ن این شعر را به من ندا دن د با ذکر این دل یل که جرأت و جسارت هاي آن زیاد است.

این ارتباط با جنس مخالف که گاهی به بهاي جان د ختران تمام می شود د ر مناطق عرب نشین به چه شکلی است. این محد ود یت ها د ر همه جاي ایران وجود دا رد اما نشانه هاي تغییر رویکرد خانواد ه ها وجود دا رد. آیا د ر این جوامع هم تغییر اتفاق افتاد ه است؟

ریشه این تغییر را باید بیشتر د ر تحول دی د گاه ها د رباره حق تحصیل د ختران دی د. روابط د ختران و پسران هم بیشتر د ر محیط دا نشگاه اتفاق میا فتد. د ر حقیقت فقط د ر این محیط هاست که امکان آشنایی و ارتباط وجود دا رد. وگرنه بیرون از دا نشگاه هنوز جامعه این روابط را نمیپ ذیرد و همان ذهنیت سنتی را دا رد.

د ر کل چه تغییر عمد ها ي د ر د یگاه هاي زنان نسل امروز با ماد ران خود و نسل هاي گذشته اعراب به وجود آمد ه است؟

براي نسل قبل، سنت ها و تفکرات سنتی- مذهبی همه چیز است و نمی شود از این سنت ها گذر کرد. این شکاف بین نسل امروز و پیشین همه جاي ایران وجود دا رد. اما د ر جامعه عرب و حتی د ر بسیاري شهرهاي دی گر ایران این شکاف محسوست ر است تا مثلا د ر تهران. نسل جدی د نگاه بازتري به مسائل دا رد و مهمت ر از همه اینکه از سنت هاي قبیلها ي می گریزد. قبیله براي خیلی از هم نسلی هاي من دی گر معنایی ندا رد. نسل قبل همه چیز را د ر مثلثی میبیند که سنت، مذهب و قبیله اضلاع آن هستند. عد ول از هر یک از این اصول به منزله ارتکاب گناهی سنگین است. د ر حالی که براي نسل ما این مثلث آنقد رها هم نشکستنی و مقد س نیست. فکر می کنم این گسست آن قد ر عمیق هست که بتوان به سهولت آن را مشاهد ه کرد.

 

براي د ختري که به خاطر حفظ شرف شهید ش کردن د. .

شرف؟!..

صدا هاي د رونم را آرام کنید!

بی آن که سیاهیا ت از د ور پیدا شود

به شتاب می آیم

تا شعري را نشانت د هم

که من به تأمل سرود ها م تا ذوق تو را خوش آید

یا ذوق کسانی که د وست می دا رند از عطرم ببویند

د ر تمام شما زمستانی است

که هیزم هاي د رونم می خواهند د ر آن آتش گیرند

پس گرم شوید

من د ر را بستها م

تا اراجیف پیران را از یاد ببرید

که مکد ر می کند سرمستی زمستانی مان را

شاد شوید از سرخوشی خیال هاي مان

د ر خیال آورید:

د ر آغوش شما به خواب می روم

و د ل را گذاشتها م باور کند عاشقانه هاي پر فریبت ان را

احساس ها را د ر آغوش گیر

و مرا

د ست هایم میوه چید ها ند از میوه هاي عطرت

زنانی د ر هیجان آمدن د د ر شاهرگم

و شهوت هایت را برانگیختند

منتظر شوید

سرانجام د ر روزي زمستانی گناه هاي زیباي تان را مرتکب می شوید

بی هیچ هراسی

و د ختري که با هوس بوسه هايت ان

رو برگردا ند ه بود

شما را راه خواهد دا د

اگر میت وانستم بار گناه تمام د ختران را به د وش می کشید م

تا به عهد خود وفا کنند

آزاد بروند زینت هاي خود رانشان د هند

د ر قرار شبانگاهی

و از انگور لب هاي شان انگور برچینید

پس به سوي خانه هاي شان روان شوید

شاید بر پیاد ه رو ایستاد ه باشد

به انتظار اشارها ي تا رازهایش را بازگوید

تخت ها را بگشاید

و بخند د از این که تهی شد ه است

چون خوشه هاي گند م د ر رگ هاي مردا ن عاشق فراوان شو

ندا ي شان را پاسخ گو

و همب ستر شو با آن که زمزمه هایت را ارام می کند به جملها ي

که نخواهد بود جز همان جمله.

من غیر أن یأتی سواد ك من بعید الد رب

أرکض کی أریک قصید ة أنهیتها بتأمل حتی تروق مذاقَکَ الحضريَّ

أو ذوقَ الذین یحبّذون الشمَّ من عطري سواءً أجمعین

فکلّکم فیکم شتاءٌ یشتهی حطبُ الحشا فیه التلظّی

فادف أوا إنی غلقت البابَ کی تنسوا أراجیفَ العجائزِ

- ما یکدّ ر نشوةً شتویۀً برزت إلینا -

وافرحوا

خد راً یتیح لنا الخیالُ

تخیّلوا أنی رضیتُ النومَ فی أحضانکم

ورضیتُ أن أد ع الفؤادَ یصدّ ق الغزلَ المغالی فیه من أفواهِکم

لا شیءَ یربکنا إذا نمشی معاً فی الخارج

احتضنِ المشاعرَ واحتضنّی

من فواکهِ عطرِكَ اقتطفت یدا ي فواکهَ

انبجست إناثٌ فی الورید

وباغتت شهواتِکَ

انتظروا

ستقترفون فی یومٍ شتائیٍ ذنوبکم الجمیلۀ د ونما وجسٍ

وترخی الحبلَ من کانت تصدّ وتشتهی قبلاتِکم

لو کان لی لحملتُ عبءَ ذنوبهنَّ جمیعهنّ لکی یفین بعهد هنّ

طلاقۀً یذهبنَ کی یعرضنَ زینتَهنّ فی وعدٍ مسائیٍ

وتلتقطون من عنبِ اللّمی عنباً

فسیروا شطرَ مسکنهنَّ

قد تقف الفتاةُ علی الرصیفِ

فتشتهی إیماءةً کی تفشی المکنونَ فاتحۀً أسرّتها

وتضحک للخواءِ

تکاثري مثل السنابلِ فی عروقهمِ

استجیبی للندا ء

وضاجعی من أقنع الهمساتِ فیکِ بجملۀٍ لیست سواها.

 

المصدر:  

المصدر